تبشن

لغت نامه دهخدا

تبشن. [ ت َ ] ( اِخ ) طبشن. طبس. صاحب تاریخ بیهق در ذیل طبس آرد: و این تبشن است بحکم چشمه ٔآب گرم که آنجا باشد آن را این نام نهاده اند و طبشن می نوشته اند وقتی عاملی غریب افتاده است ، این نام بتصحیف برین ربع افتاده و در آن ربع دیه طبشن باشد. ( تاریخ بیهق چ بهمنیار صص 35 - 36 ). رجوع به طبس شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس