تبسیط

لغت نامه دهخدا

تبسیط. [ ت َ ] ( ع مص ) گستردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نشر. ( اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ).

پیشنهاد کاربران

بیشتر در معنای ساده سازی، سطحی کردن، فروکاستن به کار می رود.
به معنای گستراندن، بسط دادن، ساده کردن یا گسترده ساختن است.