دیکشنری
مترجم
بپرس
تبزق
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
تبزق. [ ت َ ب َزْ زُ ]( ع مص ) خدو انداختن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک