[ویکی نور] آیت الله حاج شیخ غلامحسین تبریزی معروف به «شیخ غلامحسین ترک» در سال 1260ش در یکی از روستاهای شبستر، در خانواده ای مذهبی، چشم به جهان گشود.
در مدرسه طالبیه تبریز به تحصیل پرداخت و پس از اتمام سطح برای ادامه ی تحصیلات به نجف رفت و آنجا اصول را نزد آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و فقه را در محضر حاج سید محمد کاظم یزدی و شریعت اصفهانی فراگرفت.
پس از اتمام تحصیلات به تبریز بازگشت و به توصیه پدر، با یکی از خویشاوندان خود ازدواج کرد و به فعالیت های مذهبی روی آورد و «جمعیت دیانت اسلامی» را در سال 1343ق تأسیس کرد و معارف اسلامی را به سبکی نو در میان جمعیت تدریس می کرد. گفتار ایشان در نشریه ای به نام «تذکرات دیانتی» هر پانزده روز یکبار منتشر می شد. نخستین شماره این نشریه اول جمادی الاولی 1345ق در شهر تبریز به چاپ رسید و انتشار آن چند سال دوام آورد. علمای بزرگ قم و مشهد کارهای ایشان را ستودند.
آیت الله تبریزی به گفتگو با صاحبان ادیان دیگر اهمیت می داد و در مناظره ها شرکت می جست. از مبارزات سیاسی غافل نبود و در جریان کلاه پهلوی در سال 1311ش حاج شیخ به مبارزه علیه اتحاد شکل و مظالم رضاخان پرداخت، ولی حرکت او سرکوب شد و خود او پس از مدتی زندگی مخفی، به استانداری احضار شد و پس از دیدار با علی منصور - پدر حسنعلی منصور - استاندار وقت آذربایجان و قاضی عسکر وقتی متوجه شد قرار است رضاخان به تبریز سفر کند، به کربلا مشرف شد و مدتی آنجا اقامت کرد و پس از آرام شدن اوضاع به تبریز برگشت.
در یکی از روزها نامه ای از علی اکبر داور به دست حاج شیخ رسید. مضمون نامه دعوت از وی جهت همکاری قضایی با نظام عدلیه بود. او متوجه این نکته شد که شرایط برای فعالیت های دینی و سیاسی آزاد، از میان رفته است. این بود که به تنهایی عازم مشهد شد و همسر و فرزندان خردسالش پس از مدتی به او پیوستند. هنوز مدتی از اقامت ایشان در محله ی پاچنار مشهد نگذشته بود که همسر ایشان موقع بیرون آمدن از حمام بهاءالدوله، به لحاظ داشتن حجاب مورد تعقیب پاسبان اداره ثبت قرار گرفت. پاسبان به طرف ایشان حمله کرد تا چادر را از سر ایشان بردارد و او که در آخرین روزهای بارداری خود به سر می برد، برای حفظ حجاب، خود را به سرعت درون منزل حاج کریم آقا، یکی از محترمین محل، انداخت و 18 روز بعد از این رویداد به رحمت حق پیوست.
در مدرسه طالبیه تبریز به تحصیل پرداخت و پس از اتمام سطح برای ادامه ی تحصیلات به نجف رفت و آنجا اصول را نزد آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و فقه را در محضر حاج سید محمد کاظم یزدی و شریعت اصفهانی فراگرفت.
پس از اتمام تحصیلات به تبریز بازگشت و به توصیه پدر، با یکی از خویشاوندان خود ازدواج کرد و به فعالیت های مذهبی روی آورد و «جمعیت دیانت اسلامی» را در سال 1343ق تأسیس کرد و معارف اسلامی را به سبکی نو در میان جمعیت تدریس می کرد. گفتار ایشان در نشریه ای به نام «تذکرات دیانتی» هر پانزده روز یکبار منتشر می شد. نخستین شماره این نشریه اول جمادی الاولی 1345ق در شهر تبریز به چاپ رسید و انتشار آن چند سال دوام آورد. علمای بزرگ قم و مشهد کارهای ایشان را ستودند.
آیت الله تبریزی به گفتگو با صاحبان ادیان دیگر اهمیت می داد و در مناظره ها شرکت می جست. از مبارزات سیاسی غافل نبود و در جریان کلاه پهلوی در سال 1311ش حاج شیخ به مبارزه علیه اتحاد شکل و مظالم رضاخان پرداخت، ولی حرکت او سرکوب شد و خود او پس از مدتی زندگی مخفی، به استانداری احضار شد و پس از دیدار با علی منصور - پدر حسنعلی منصور - استاندار وقت آذربایجان و قاضی عسکر وقتی متوجه شد قرار است رضاخان به تبریز سفر کند، به کربلا مشرف شد و مدتی آنجا اقامت کرد و پس از آرام شدن اوضاع به تبریز برگشت.
در یکی از روزها نامه ای از علی اکبر داور به دست حاج شیخ رسید. مضمون نامه دعوت از وی جهت همکاری قضایی با نظام عدلیه بود. او متوجه این نکته شد که شرایط برای فعالیت های دینی و سیاسی آزاد، از میان رفته است. این بود که به تنهایی عازم مشهد شد و همسر و فرزندان خردسالش پس از مدتی به او پیوستند. هنوز مدتی از اقامت ایشان در محله ی پاچنار مشهد نگذشته بود که همسر ایشان موقع بیرون آمدن از حمام بهاءالدوله، به لحاظ داشتن حجاب مورد تعقیب پاسبان اداره ثبت قرار گرفت. پاسبان به طرف ایشان حمله کرد تا چادر را از سر ایشان بردارد و او که در آخرین روزهای بارداری خود به سر می برد، برای حفظ حجاب، خود را به سرعت درون منزل حاج کریم آقا، یکی از محترمین محل، انداخت و 18 روز بعد از این رویداد به رحمت حق پیوست.
wikinoor: تبریزی،_غلامحسین