تبریزک

لغت نامه دهخدا

تبریزک. [ ت َزَ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان دشتابی در بخش بوئین قزوین که در 23 هزارگزی باختر بوئین و 18 هزارگزی راه عمومی قرار دارد. جلگه ای است معتدل و 600 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و رودخانه خررود است محصول آن بنشن و غلات و پنبه و سیب زمینی است و شغل اهالی زراعت و بافتن گلیم و جاجیم است. راه مالرو دارد که ماشین نیز توان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

تبریزک. [ ت َ زَ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان قزل کچیلو در بخش ماه نشان شهرستان زنجان که در42 هزارگزی جنوب خاوری ماه نشان و 8 هزارگزی جنوب خاوری ماه نشان و 8 هزارگزی راه عمومی قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 356 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات و انگور و قیسی و آلبالو و عسل است. شغل اهالی زراعت است و گلیم و جاجیم نیز بافند وراه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

دهی است جز دهستان قزل کچیلو در بخش ماه نشان شهرستان زنجان که در ۴۲ هزار گزی جنوب خاوری ماه نشان و ۸ هزار گزی راه عمومی قرار دارد . کوهستانی و سردسیر است .

دانشنامه عمومی

تبریزک یک روستا در ایران است که در استان زنجان واقع شده است. [ ۱] تبریزک ۲۷۱ نفر جمعیت دارد.
عکس تبریزک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

💢تبریز
🔴خیلیا فک میکنن نام تبریز
از یه اتفاقی که برای کسی افتاده بود و بیمار شده و تب کرده بود و بعد تبش ریخته بود ساخته شده😁
اما باید گفت اسم شهر تبریز ربطی به تب و بیماری نداره

...
[مشاهده متن کامل]

🔸 نام تبریز در منابع باستانی
در کتیبه های آشوری، نام این ناحیه به صورت هایی مانند:
Taru’i
Tarmakis
ثبت شده است. این صورت ها شباهت آوایی و ساختاری به ریشه های کهن ترک زبان منطقه دارند.
🔸 تحلیل زبانی ریشه �TAR�
در زبان های ترکی کهن، ریشه tar / tarı / taramak معنای مرکزی زیر را دارد:
شانه زدن
مرتب کردن
ردیف کردن
شخم زدن زمین
تراشیدن / صاف کردن
این ریشه در واژه های زیادی دیده می شود:
Tarmaq / Taramak → شانه زدن، مرتب کردن، شخم زدن
Tarla → زمین کشاورزی
Tarlı / Tarlık → زمین یا محوطه ای که شخم زده شده
Tarlamak → زمین را آماده و مرتب کردن
Tarlancı / Tarlan → کسی که زمین را مرتب یا شخم می زند
Tartmaq ( در ترکی باستان ) → کشیدن، فشار دادن، مرتب ساختن
🔸 اینها همگی یک مفهوم مرکزی دارند:
ایجاد نظم، ردیف، آراستگی و آماده سازی
چه در زمین کشاورزی، چه در ظاهر، چه در ساختار دفاعی.
🔸 ارتباط این ریشه با نام تبریز
اگر Tarmakis / Taru’i را برگرفته از ریشهٔ TAR بدانیم، می توان معنا را چنین بازسازی کرد:
�جایی که سامان می یابد، شخم خورده، مرتب شده یا آراسته است�
این می تواند اشاره داشته باشد به:
1. زمین های کشاورزی حاصل خیز و سامان یافته آذربایجان
2. ساختار شهری یا دفاعی منظم و برنامه ریزی شده
3. آمادگی نظامی – نظم خطوط سربازان ( آرایش صاف و منظم )
این نگاه با ویژگی های تاریخی منطقه آذربایجان نیز همخوانی دارد:
زمین های حاصل خیز
ارتش های قوی و منظم
شهرهای دارای ساختار دفاعی مشخص