تبرقش. [ ت َ ب َ ق ُ ] ( ع مص ) آراستن خود را برای کسی. ( اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). آراستن زن خود را برنگهای گوناگون. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). رنگ برنگ و خوش نما گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).