تبردار


معنی انگلیسی:
halberdier, sapper

لغت نامه دهخدا

تبردار. [ ت َ ب َ ] ( نف مرکب ) کسی که شغل او شکستن چوب و درخت باشد با تبر. ( ناظم الاطباء ). تبردارنده. دارنده تبر. هیزم شکن. خارکن :
تبردار مردی همی کند خار
ز لشکر بشد نزد او شهریار.
فردوسی.
|| سپاهیی که با تبر بود. ( ناظم الاطباء ). رجوع به طبردارشود

فرهنگ فارسی

کسیکه شغل او شکستن چوب و درخت باشد با تبر . تبر دارنده دارنده تبر .

دانشنامه عمومی

تَبَردار ( lictor ) لقب اعضای رده ای از خدمتکاران در روم باستان بود که به عنوان محافظ حکم گذاران magistrate و دیگر صاحب منصبان بلندپایه رومی همراه آنان حرکت کرده و تبرپوش fasces حمل می کردند. تبرپوش جعبه ای مدور ساخته شده از دسته ای از ترکه های درخت بود که به دور دسته یک تبرزین می پیچیدند و از آن در زمان روم باستان به عنوان نشان قدرت و جاه و جلال حکم گذاران استفاده می شد.
سنت همراه بردن تبردار از زمانی که روم یک پادشاهی محلی بود رواج داشت و به احتمال زیاد این سنت را رومیان از قوم اتروسکی که همسایه آنها بود برگرفته بودند.
تبرداران راه گذر را برای صاحب منصبان رومی در معابر باز می کردند و صاحب منصبانی که از اختیار حکومتی Imperium برخوردار بودند می توانستند از طریق این تبرداران از «حق خود برای تنبیه رعایا» coercitio استفاده کنند.
زمانی که تبرداران سر تبرپوش را به سوی بالا می گرفتند نشان می داد که صاحب منصب بدون نارضایتی در حال عبور است اما اگر سر تبرپوش به زیر بود این امر نشان از ناخرسندی او و احتمال اجرای تنبیهات داشت.
در میان صاحب منصبان، حکم فرماها dictator ۲۴ تبردار و کنسول ها ۱۲ تبردار داشتند. پرتورها ۶ تبردار و کاهنان flamen و دیگر مسئولان حکومتی نیز یک تبردار داشتند.
عکس تبردار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس