تبذل. [ ت َ ب َذْ ذُ ] ( ع مص ) ناحفاظی. ناخویشتن داری. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). عمل نفس خویشتن کردن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). درباختن و نگاه نداشتن چیزی. || بادروزه داشتن خود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). لباس کهنه پوشیدن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). بادروزه داشتن جامه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بادروزه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).
۱- ( مصدر ) خوشرویی کردن . ۲- در باختن و نگاه نداشتن چیزی را. ۳- ( اسم ) خوشرویی گشاده رویی . جمع : تبذلات .
(تَ بَ ذُّ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) بخشیدن ، اعطا کردن . ۲ - (مص ل . ) خوشرویی کردن . ۳ - (اِمص . ) خوش رویی ، گشاده رویی .
۱. درباختن و ترک کردن چیزی: چو عمر دادی دنیا بده که خوش نبود / به صد خزینه تبذل به دانگی استقصا (خاقانی: ۷ حاشیه ).۲. خوش رویی کردن.۳. گشاده رویی.