تباه خرد شدن. [ ت َ خ ِ رَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مخبول شدن. دیوانه شدن. سبک مغز شدن : فَنَد تباه خرد شدن از کلان سالی. ( منتهی الارب ). رجوع به تباه و تباه خرد شود.