سازش کردن، توطئه چیدن، ساخت وپاخت کردن، تبانی کردن، سر یکی کردن
تبانی کردن
مترادف تبانی کردن: توطئه کردن، دسیسه چیدن، دسیسه چینی کردن، ساخت وپاخت کردن، توطئه گری کردن، هم دستی کردن، هم دست شدن
معنی انگلیسی:
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
گاوبندی . . . . . . .
گاوبندی کردن، با کسی روی هم ریختن