تباطؤ. [ ت َ طُءْ ] ( ع مص ) درنگی شدن در رفتار. ( تاج المصادر بیهقی ). سپس ماندن. عقب افتادن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). درنگی کردن در رفتار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تباطاء الرجل فی مسیره ؛ درنگی کرد در رفتار. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
درنگی شدن در رفتار . سپس ماندن عقب افتادن . درنگی کردن در رفتار .