تب ریختن. [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) پایان یافتن تب. قطع شدن تب. دور شدن تب : اگر گرد رهشان شود بیشه گردتب از پیکر شیر ریزد چو گرد.ظهوری ( از آنندراج ).