تاییس

لغت نامه دهخدا

تأییس. [ ت َءْ ] ( ع مص ) ( از «ای س » ) ناامید کردن. ( تاج المصادربیهقی ). ناامید گردانیدن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || کم و خوار شمردن. || اثر کردن در چیزی. || نرم گردانیدن. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به تأیس شود.

فرهنگ فارسی

نا امید کردن . نا امید گردانیدن . یا کم و خوار شمردن .

دانشنامه آزاد فارسی

تائیس (قرن ۴پ م)(Thais)
(یا: طائیس) روسپی یونانی، معشوقۀ اسکندر مقدونی و سپس همسر بطلمیوس اول، پادشاه مصر. نقل است که تخت جمشید به تحریک او به آتش کشیده شد.

تاییس (کتاب). تائیس (کتاب)(Thais)
رمانی از آناتول فرانس، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۸۹۰. پافنوسِ راهب، که در دیری دوردست زندگی زاهدانه ای دارد، به یاد می آورد که در شهر باشکوه اسکندریه، که از باشکوه ترین شهرها در قرن ۴م به شمار می رفت، دل در گرو عشق زنی زیبا به نام تائیس داده بود. او، که اکنون گوشۀ عزلت گزیده، در نهانگاهِ دل روی در عشق این رقاصۀ زیبا دارد، و به یاد می آورد که چگونه او را رها کرده و چه مشقاتی را برای فراموش کردن او به جان خریده است. اینک، در آستانۀ مرگ، پافنوس که درگیر تضادی درونی است، به دیدار تائیس می شتابد. تائیس را از نظر سبک و حتی اندیشه با وسوسۀ سنت آنتوان، نوشتۀ فلوبر مقایسه کرده اند. توصیف های آناتول فرانس از تمدن باشکوه یونانی از ویژگی های بارز این اثر است. لیبرتوی لوئی گاله، اپرایی در سه پرده و هفت تابلو، اقتباسی از این رمان است که ژول ماسه بر روی آن موسیقی گذاشت و در ۱۸۹۴ در پاریس به روی صحنه برد.

پیشنهاد کاربران

بپرس