تایب. [ ی ِ ] ( ع ص ) بازگردنده از گناه. ( فرهنگ دهار ). تائب ، نعت است از توبه : گاه آن آمد که عاشق برزند لختی نفس روز آن آمد که تایب رای زی صهبا کند.منوچهری.رجوع به تائب شود.تأیب. [ ت َ ءَی ْ ی ُ ] ( ع مص ) بازگشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || بشب آمدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از قطر المحیط ذیل اوب ).