تاپو
مترادف تاپو: خپله، کوتاه قد، خمره
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- امثال :
تاپو پشت ورو ندارد.
تاپو خمی است از گل ناپخته که در آن آرد و امثال آن کنند و مثل مزاح گونه ای است که بجای گل پشت و رو ندارد استعمال کنند و گاه تاپو چشم و روندارد گویند و از آن شوخی و بی آزرمی ممثل را خواهند. ( امثال و حکم دهخدا ص 529 )
- پشت تاپو بار آمده بودن ؛ نادیده روزگار بودن. رسم دان نبودن.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
تاپو را در دشتی با گچ درست میکردند
در گویبش دره طالقان و حومه به محل نگهداری آرد و یا گندم گفته می شود. در واقع محفظه ایست مانند ظرف غذاخوری پرندگان قفسی یا منشو ر دورار وارونه که از پشت بام شارژ می گردد و از دریچه داخل خانه می توان از آن آرد یا گندم ذخیره شده را برداشت.
( منبع نفرین زمین شادروان جلال آل احمد )
( منبع نفرین زمین شادروان جلال آل احمد )
در گویش لری نورآباد ممسنی ( دشمن زیاری ) به پدیده فلج خواب یا بختک نیز تاپو میگویند
تاپو کلمه ای ایلامی کهن و ۵۰۰۰ ساله می باشد
تاپو یک کلمه ایلامی ۵۰۰۰ ساله است
در تفرش به معنی مخزن و گاهی اشاره به آدم شکم باز و پرخور. احتمالا هم ریشه با دپو و دپوزیت در انگلیسی
تاپو در لری بویراحمدی هم به معنای ظرفی و محفظه ای که توش غلات نگهداری میکردم
هم به به آدم تپل و چاق میگن تاپو
هم به به آدم تپل و چاق میگن تاپو
تاپو در گویش بروجردی
در زبان لری بختیاری به معنی
ظرفی بزرگ که از گل ساخته شده و انبار غلات است
و به واسطه اینکه بعد از درست کردن آن جداره ی بیرونی آن را با پهن گاو می پوشاندن جهت عمر بیشتر این ظرف
معنی پهن در زبان لری بختیاری
::تاپاله . تاپوله. تاپو
ظرفی بزرگ که از گل ساخته شده و انبار غلات است
و به واسطه اینکه بعد از درست کردن آن جداره ی بیرونی آن را با پهن گاو می پوشاندن جهت عمر بیشتر این ظرف
معنی پهن در زبان لری بختیاری
::تاپاله . تاپوله. تاپو
ظرفی گلی در گویش کازرونی ( ع. ش )