تأکیف. [ ت َءْ ] ( ع مص ) ( از «أک ف » و «وک ف » ) خوی گیر بر پشت خر بستن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). توکیف. پشماکند نهادن بر ستور. ( منتهی الارب ). تأکیف ؛ اکاف یا برذعه ( خوی گیر ) برگرفتن آن. ( از قطر المحیط ).