تأهیل

لغت نامه دهخدا

تأهیل. [ ت َءْ ] ( ع مص ) سزای چیزی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). سزاوار کردن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اهل قرار دادن کسی را. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || مرحبا گفتن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || زن دادن . ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ارزانی داشتن سزاوار شمردن سزاوار کردن .

فرهنگ معین

( تأهیل ) (تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ارزانی داشتن ، سزاوار شمردن ، سزاوار کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس