تأنث

لغت نامه دهخدا

تأنث. [ ت َ ءَن ْ ن ُ ] ( ع مص ) مؤنث شدن اسم. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ناظم الاطباء ). ماده گردیدن یا مؤنث شدن. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ). || نرم گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تأنث بکسی. نرم گردیدن و سخت گیری نکردن به وی. ( از اقرب الموارد ). تأنث به کسی ؛ نرمی کردن و آسان گیری نسبت به وی. ( از قطر المحیط ).

پیشنهاد کاربران

بپرس