تألبه

لغت نامه دهخدا

تألبه. [ ت َءْ ل َ ب َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث تألب. رجوع به تألب شود. || یکی تألب ،بمعنی درختی کوهی که از آن کمان سازند :
و نحت له عن ارز تألبة
فلق ٌ فراع معابل طحل.
امروءالقیس ( از تاج العروس ج 1 ص 155 ).
رجوع به تألب شود.

فرهنگ فارسی

تانیث تالب یا یکی تالب به معنای درختی است کوهی که از آن کمان سازند .

پیشنهاد کاربران

بپرس