تأزر

لغت نامه دهخدا

تأزر. [ ت َ ءَزْ زُ ] ( ع مص ) ازار پوشیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( از قطر المحیط ) ( دهار ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بعض گیاه بعض دیگررا تقویت کردن و بهم پیچیدن و سخت شدن :
تأزر فیه النبت حتی تخایلت
رباه و حتی ماتری الشاءُ نوّما.
( اقرب الموارد ).
|| دراز شدن و قوی گردیدن گیاه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس