تأثف

لغت نامه دهخدا

تأثف. [ ت َ ءَث ْ ث ُ ] ( ع مص ) احاطه کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). گرد چیزی درآمدن. ( زوزنی ). || نهان خانه ساختن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || لازم گرفتن. || الفت کردن. || الحاح کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( قطر المحیط ). || همواره برانگیختن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس