تاوشیدن

پیشنهاد کاربران

تاوشیتَن یا تاوشیدَن ( تاوش - ) : عجله کردن، با عجله انجام دادن
تاوشدار: عجله کردنی، قابل عجله کردن، قابل با عجله انجام دادن
تاوشیک: تاوشدار
تاوشیگ: تاوشدار
تاوشین: تاوشدار
تاوشیتار: عجله کننده، با عجله انجام دهنده
...
[مشاهده متن کامل]

تاوشیدار: تاوشیتار
تاوشاک: تاوشیتار
تاوشاگ: تاوشیتار
تاوشان: تاوشیتار؛ این واژه در گویش آذری زبان پهلوی با چیم خرگوش به کار برده شده است
تاوشیشن: با عجله انجام دادن، عجله کردن
تاوشیشنیک: عجله کننده، با عجله انجام دهنده؛ عجله کردنی، انجام پذیر با عجله؛ بسته به عجله کردن، بسته به انجام دادن با عجله
تاوشَک: عجله کننده؛ عجله، ابزاری برای عجله کردن، ابزاری برای با عجله انجام دادن
تاوشَگ: تاوشَک
تاوشینَک: ابزاری برای با عجله انجام دادن، ابزاری برای عجله کردن
تاوشینَگ: تاوشینَک
پَدیشتاوش: تاوشینَک
تاوشیت: عجله کرد، با عجله انجام داد؛ عجله کرده شده، با عجله انجام داده شده
تاوشیتَک: با عجله انجام داده، عجله کرده؛ با عجله انجام داده شده، عجله کرده شده
تاوشیتَگ: تاوشیتَک
تاوشیدَک: تاوشیتَک
تاوشیدَگ: تاوشیتَک

تاوشیدن یا تاوشیتَن ( تاوش - ) : عجله کردن، با عجله انجام دادن
تاوشدار: قابل عجله کردن، قابل با عجله انجام دادن
تاوشین: تاوشدار
تاوشیگ: تاوشدار
تاوشیک: تاوشیگ
تاوشیدار، تاوشاگ، تاوشاک، تاوشیتار، تاوشَندَگ: تاوشَنده، با عجله انجام دهنده، عجله کننده؛ همچنین تاوشان در زبان مردم آذربایجان به خرگوش گفته می شود که جنبشی پرشتاب دارد
...
[مشاهده متن کامل]

تاوشیشن: عجله کردن، با عجله انجام دادن
تاوشیشنیگ، تاوشیشنیک: عجله کننده، با عجله انجام دهنده؛ عجله کردنی، قابل با عجله انجام دادن؛ بسته به عجله کردن
تاوشیشنیه: عجله کردن، با عجله انجام دادن
تاوشیشنیها: با عجله انجام دادن، با عجله کردن
تاوشَگ، تاوشَک: عجله کننده؛ ابزاری برای عجله کردن، ابزاری برای با عجله انجام دادن، عجله
تاوشینَگ، تاوشینَک: ابزاری برای با عجله انجام دادن، ابزاری برای عجله کردن
تاوشیت: با عجله انجام داد، عجله کرد؛ عجله کرده شده، با عجله انجام داده شده
تاوشیتَک، تاوشیتَگ: عجله کرده، با عجله انجام داده؛ عجله کرده شده، با عجله انجام داده شده