تاورنیه
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
تـاوِرْنیه، ژان ـ بـاتیست ( 1014 - 1100ق/1605 - 1689م ) ، جهانگرد و بازرگان معروف فرانسوی که بارها به ایران و
مشرق زمین سفر کرد. سفرنامۀ او در شرح وقایع دورۀ صفویه بسیار حائز اهمیت است.
تاورنیه در 1605م در پاریس در خانواده ای پرُتستان و آشنا به علوم جغرافیایی تولد یافت. از نخستین سالهای زندگی و دورۀ جوانی او آگاهی روشنی در دست نیست. همین قدر می دانیم که محیط خانوادگی او و آشنایی پدرش با علوم جغرافیایی و مصاحبتهای پدرش با کسانی که به خانۀ آنها رفت و آمد داشتند، اشتیاق سفر را خیلی زود در او پدید آورد ( تاورنیه، «شش مسافرت . . . 1»، 7؛ پیا، 7؛ یراسیموس، I/7؛ «ژان ـ باتیست2. . . »، npn. ) .
... [مشاهده متن کامل]
آغاز سفرها: او در 16 سالگی سفرهای خود را آغاز کرد ( یراسیموس، نیز «ژان ـ باتیست»، همانجاها ) . نخست به انگلستان و زادگاه پدرش، آنور ــ آنورس، بندری در هلند ــ رفت؛ سپس به شهرهای آلمان و دیگر کشورهای اروپا سفر کرد ( تاورنیه، همان، 7 - 8 ) . او تا 22 سالگی بیشتر مناطق اروپا را گشت و با زبانهای گوناگون این قاره آشنا شد ( پیا، 8؛ تاورنیه، همانجا ) . قصد او از این سفرها آشنایی با کشورهایی بود که پیش از آن فقط در نقشه های جغرافیایی دیده بود ( پیا، 7 ) . تاورنیه در طی این سفرها بیش از 4 سال در خدمت نایب السلطنۀ مجارستان بود و در این دوره بارها در جنگ بر ضد عثمانیان شرکت کرد ( نک : تاورنیه، همان، 8؛ پیا، همانجا ) .
سفر به شرق و ایران: تاورنیه در 1040ق/1630م به راتیسبُن آلمان رفت تا در مراسم تاج گذاری فردیناند سوم، پادشاه رومانی شرکت کند ( تاورنیه، همان، 12؛ پیا، 9 ) . در آنجا با کشیش ژوزف معروف، فرستادۀ ریشلیو و مدیر مأموریتهای مشرق زمین ملاقات کرد و به پیشنهاد او برای همراهی دو نجیب زاده تا قسطنطنیه و فلسطین رفت ( تاورنیه، همان، 14؛ پیا، 9 - 10؛ یراسیموس، I/8 ) . او پس از جدایی از آنان، 11 ماه در قسطنطنیه ماند و سپس به همراه کاروانی از طریق توقات، ارز روم و ایروان، عازم اصفهان شد ( تاورنیه، همان، 22 - 23 ) و در میان سالهای1631 - 1632م وارد ایـن شهر شد ( همـان، 11, 17 - 19, 33, 73؛ گابریل، 147 ) . وی در مدت اقامت 2 تا 3 ماه خود در اصفهان به بررسی موقعیت بازرگانی اصفهان و چگونگی برقراری روابط بازرگانی میان فرانسه و ایران پرداخت ( یراسیموس، I/11 - 12 ) . در این سفر او نخستین بار ساعت سازی از اهالی سویس را به ایران آورد ( تاورنیه، همان، 35، «مسافرت. . . 3»، 172 - 179 ) . این سفر مصادف با پادشاهی شاه صفی ( 1038 - 1052ق ) ، جانشین شاه عباس بزرگ بود. سفرهای دیگر تاورنیه به ایران در زمان سلطنت شاه عباس دوم ( 1052 - 1077ق ) و شاه سلیمان صفوی
( 1077 - 1105ق ) صورت گرفت ( پیا، 10 ) .
او در نخستین سفرش به ایران پارچه ها و سنگهای گران بهایی خریداری کرد و با خود به فرانسه برد و در آنجا با سود فراوان فروخت. این موقعیت انگیزۀ سفرهای بعدی او را به شرق به قصد تجارت تقویت کرد ( «فرهنگ. . . 4»، XIV/1518 ) . تاورنیه در سفرنامۀ خود هدف اصلی سفرهایش را آشنایی با پادشاهان بزرگ سرزمینهای افسانه ای شرق که در فرانسه با شگفتی از آنها یاد می شد، عنوان کرده است ( نک : «ادامۀ سفرها. . . 5»، IV/329 - 330 ) .
تاورنیه در 1048ق/1638م سفر دوم خود را به ایران آغاز کرد و به همراه برادرش دانیل، به عنوان بازرگان از راه حلب و بصره وارد ایران شد ( همو، «شش مسافرت»، 125؛ یراسیموس، I/12 ) . این سفر با تولد لوئی چهاردهم ( سل 1643 - 1715م ) ، پادشاه ]آیندۀ[ فرانسه مصادف بود وتاورنیه این خبر را به دربارهای عثـمانـی، هنـدوستان و نیز ایــران رسانید ( همان، 125, 159 ) .
او در ادامۀ این سفر به هند رفت ( همو، «ادامۀ سفرها»، III/1 - 4, 41 - 43, 152 - 153 ) . ملاقات او با اورنگ زیب ( ه م ) ، امپراتور گورکانی هند و بازدیدش از معادن الماس، انگیزۀ سفرهای بعدی او را به هند فراهم آورد ( «ژان ـ باتیست»، . npn ) .
تاورنیه در 4 شوال 1053ق/6 دسامبر 1643م از راه حلب سومین بار راهی مشرق زمین شد ( تاورنیه، «شش مسافرت»، 160 - 161 ) . او در این سفر به عنوان خاورشناس وظیفۀ تعلیم مأموران سیاسی و هیئتهای تبلیغی مذهبی را که به شرق سفر می کردند، بر عهده داشت ( یراسیموس، I/14 ) . تاورنیه در حلب به اتفاق دو کشیش و سفیر کبیر ونیز، دومینیکو دِ سانتیس که از طرف پاپ، پادشاه لهستان و جمهوری ونیز حامل پیغامی برای شاه عباس دوم بودند، راهی اصفهان شد. او در این سفر مدتی طولانی در اصفهان نماند ( تاورنیه، همان، 162, 181, 187 ) و از طریق بندرعباس به هند ( همو، «ادامۀ سفرها»، III/121, 126, 155 - 156, 169 ) و از آنجا به جاوه رفت و از راه اقیانوس هند به اروپا بازگشت ( همان، IV/215, 223, 228, 251 - 253, 295 - 296, 329 - 330 ) .
تاورنیه در 9 رجب 1061ق/ 18ژوئن 1651م سفر چهارم خود را به شرق آغاز کرد و از راه اسکندریه و حلب ( همو، «شش مسافرت»، 191 - 203 ) به بندرعباس ) همان، 234 - 235 ) رفت و از آنجا راهی هندوستان شد ( همو، «ادامۀ سفرها»، III/220 - 224 ) و از شاه اسحاق خان ( عموی اورنگ زیب ) خلعتی فاخر دریافت کرد ( همان، III/268 ) .
تاورنیه در 1067ق/1657م سفر پنجم خود را به همراه چند تاجر و ماجراجوی فرانسوی در پیش گرفت ( همو، «شش مسافرت»، 239 - 240؛ یراسیموس، I/17 ) . در این سفر از راه ارزروم و ایروان به اصفهان رفت و با شاه عباس دوم ملاقات کرد و سنگهای گران بهایی که همراه خود داشت، به او فروخت و از او خلعتی فاخر دریافت کرد ( تاورنیه، همان، 250 - 252 ) ؛ آن گاه در ادامۀ سفرش به هندوستان رفت و در سورات از شاه اسحاق خان ( همو، «ادامۀ سفرها»، III/24 - 25 ) مجوزی برای سفر در قلمرو پادشاهی مغولان هند گرفت ( همان، III/347 - 354 ) . او در بازگشت از این سفر در 58 سالگی ازدواج کرد ( یراسیموس، I/18 ) .
تاورنیه در 7 جمادی الاول 1074ق/27 نوامبر 1663م ششمین سفر خود به شرق را همراه تنی چند از صاحبان حِرَف و مشاغل گوناگون و نیز آندره دولیه دلاند، جهانگرد معروف فرانسوی آغاز کرد ( تاورنیه، «شش مسافرت»، 253؛ یراسیموس، I/19 - 20؛ گابریل، 148؛ خواجه نوری . . .
مشرق زمین سفر کرد. سفرنامۀ او در شرح وقایع دورۀ صفویه بسیار حائز اهمیت است.
تاورنیه در 1605م در پاریس در خانواده ای پرُتستان و آشنا به علوم جغرافیایی تولد یافت. از نخستین سالهای زندگی و دورۀ جوانی او آگاهی روشنی در دست نیست. همین قدر می دانیم که محیط خانوادگی او و آشنایی پدرش با علوم جغرافیایی و مصاحبتهای پدرش با کسانی که به خانۀ آنها رفت و آمد داشتند، اشتیاق سفر را خیلی زود در او پدید آورد ( تاورنیه، «شش مسافرت . . . 1»، 7؛ پیا، 7؛ یراسیموس، I/7؛ «ژان ـ باتیست2. . . »، npn. ) .
... [مشاهده متن کامل]
آغاز سفرها: او در 16 سالگی سفرهای خود را آغاز کرد ( یراسیموس، نیز «ژان ـ باتیست»، همانجاها ) . نخست به انگلستان و زادگاه پدرش، آنور ــ آنورس، بندری در هلند ــ رفت؛ سپس به شهرهای آلمان و دیگر کشورهای اروپا سفر کرد ( تاورنیه، همان، 7 - 8 ) . او تا 22 سالگی بیشتر مناطق اروپا را گشت و با زبانهای گوناگون این قاره آشنا شد ( پیا، 8؛ تاورنیه، همانجا ) . قصد او از این سفرها آشنایی با کشورهایی بود که پیش از آن فقط در نقشه های جغرافیایی دیده بود ( پیا، 7 ) . تاورنیه در طی این سفرها بیش از 4 سال در خدمت نایب السلطنۀ مجارستان بود و در این دوره بارها در جنگ بر ضد عثمانیان شرکت کرد ( نک : تاورنیه، همان، 8؛ پیا، همانجا ) .
سفر به شرق و ایران: تاورنیه در 1040ق/1630م به راتیسبُن آلمان رفت تا در مراسم تاج گذاری فردیناند سوم، پادشاه رومانی شرکت کند ( تاورنیه، همان، 12؛ پیا، 9 ) . در آنجا با کشیش ژوزف معروف، فرستادۀ ریشلیو و مدیر مأموریتهای مشرق زمین ملاقات کرد و به پیشنهاد او برای همراهی دو نجیب زاده تا قسطنطنیه و فلسطین رفت ( تاورنیه، همان، 14؛ پیا، 9 - 10؛ یراسیموس، I/8 ) . او پس از جدایی از آنان، 11 ماه در قسطنطنیه ماند و سپس به همراه کاروانی از طریق توقات، ارز روم و ایروان، عازم اصفهان شد ( تاورنیه، همان، 22 - 23 ) و در میان سالهای1631 - 1632م وارد ایـن شهر شد ( همـان، 11, 17 - 19, 33, 73؛ گابریل، 147 ) . وی در مدت اقامت 2 تا 3 ماه خود در اصفهان به بررسی موقعیت بازرگانی اصفهان و چگونگی برقراری روابط بازرگانی میان فرانسه و ایران پرداخت ( یراسیموس، I/11 - 12 ) . در این سفر او نخستین بار ساعت سازی از اهالی سویس را به ایران آورد ( تاورنیه، همان، 35، «مسافرت. . . 3»، 172 - 179 ) . این سفر مصادف با پادشاهی شاه صفی ( 1038 - 1052ق ) ، جانشین شاه عباس بزرگ بود. سفرهای دیگر تاورنیه به ایران در زمان سلطنت شاه عباس دوم ( 1052 - 1077ق ) و شاه سلیمان صفوی
( 1077 - 1105ق ) صورت گرفت ( پیا، 10 ) .
او در نخستین سفرش به ایران پارچه ها و سنگهای گران بهایی خریداری کرد و با خود به فرانسه برد و در آنجا با سود فراوان فروخت. این موقعیت انگیزۀ سفرهای بعدی او را به شرق به قصد تجارت تقویت کرد ( «فرهنگ. . . 4»، XIV/1518 ) . تاورنیه در سفرنامۀ خود هدف اصلی سفرهایش را آشنایی با پادشاهان بزرگ سرزمینهای افسانه ای شرق که در فرانسه با شگفتی از آنها یاد می شد، عنوان کرده است ( نک : «ادامۀ سفرها. . . 5»، IV/329 - 330 ) .
تاورنیه در 1048ق/1638م سفر دوم خود را به ایران آغاز کرد و به همراه برادرش دانیل، به عنوان بازرگان از راه حلب و بصره وارد ایران شد ( همو، «شش مسافرت»، 125؛ یراسیموس، I/12 ) . این سفر با تولد لوئی چهاردهم ( سل 1643 - 1715م ) ، پادشاه ]آیندۀ[ فرانسه مصادف بود وتاورنیه این خبر را به دربارهای عثـمانـی، هنـدوستان و نیز ایــران رسانید ( همان، 125, 159 ) .
او در ادامۀ این سفر به هند رفت ( همو، «ادامۀ سفرها»، III/1 - 4, 41 - 43, 152 - 153 ) . ملاقات او با اورنگ زیب ( ه م ) ، امپراتور گورکانی هند و بازدیدش از معادن الماس، انگیزۀ سفرهای بعدی او را به هند فراهم آورد ( «ژان ـ باتیست»، . npn ) .
تاورنیه در 4 شوال 1053ق/6 دسامبر 1643م از راه حلب سومین بار راهی مشرق زمین شد ( تاورنیه، «شش مسافرت»، 160 - 161 ) . او در این سفر به عنوان خاورشناس وظیفۀ تعلیم مأموران سیاسی و هیئتهای تبلیغی مذهبی را که به شرق سفر می کردند، بر عهده داشت ( یراسیموس، I/14 ) . تاورنیه در حلب به اتفاق دو کشیش و سفیر کبیر ونیز، دومینیکو دِ سانتیس که از طرف پاپ، پادشاه لهستان و جمهوری ونیز حامل پیغامی برای شاه عباس دوم بودند، راهی اصفهان شد. او در این سفر مدتی طولانی در اصفهان نماند ( تاورنیه، همان، 162, 181, 187 ) و از طریق بندرعباس به هند ( همو، «ادامۀ سفرها»، III/121, 126, 155 - 156, 169 ) و از آنجا به جاوه رفت و از راه اقیانوس هند به اروپا بازگشت ( همان، IV/215, 223, 228, 251 - 253, 295 - 296, 329 - 330 ) .
تاورنیه در 9 رجب 1061ق/ 18ژوئن 1651م سفر چهارم خود را به شرق آغاز کرد و از راه اسکندریه و حلب ( همو، «شش مسافرت»، 191 - 203 ) به بندرعباس ) همان، 234 - 235 ) رفت و از آنجا راهی هندوستان شد ( همو، «ادامۀ سفرها»، III/220 - 224 ) و از شاه اسحاق خان ( عموی اورنگ زیب ) خلعتی فاخر دریافت کرد ( همان، III/268 ) .
تاورنیه در 1067ق/1657م سفر پنجم خود را به همراه چند تاجر و ماجراجوی فرانسوی در پیش گرفت ( همو، «شش مسافرت»، 239 - 240؛ یراسیموس، I/17 ) . در این سفر از راه ارزروم و ایروان به اصفهان رفت و با شاه عباس دوم ملاقات کرد و سنگهای گران بهایی که همراه خود داشت، به او فروخت و از او خلعتی فاخر دریافت کرد ( تاورنیه، همان، 250 - 252 ) ؛ آن گاه در ادامۀ سفرش به هندوستان رفت و در سورات از شاه اسحاق خان ( همو، «ادامۀ سفرها»، III/24 - 25 ) مجوزی برای سفر در قلمرو پادشاهی مغولان هند گرفت ( همان، III/347 - 354 ) . او در بازگشت از این سفر در 58 سالگی ازدواج کرد ( یراسیموس، I/18 ) .
تاورنیه در 7 جمادی الاول 1074ق/27 نوامبر 1663م ششمین سفر خود به شرق را همراه تنی چند از صاحبان حِرَف و مشاغل گوناگون و نیز آندره دولیه دلاند، جهانگرد معروف فرانسوی آغاز کرد ( تاورنیه، «شش مسافرت»، 253؛ یراسیموس، I/19 - 20؛ گابریل، 148؛ خواجه نوری . . .