تاور

لغت نامه دهخدا

تاور. [ وَ ] ( اِ ) بمعنی عرض باشد که در مقابل جوهر است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). || عارضه و سانحه. ( ناظم الاطباء ).

تاور. ( اِخ ) تور، نام قوم قدیمی است در جوار شبه جزیره قریم ( کریمه ) که منسوب به تورید است. ( از قاموس الاعلام ترکی ). قومی به همسایگی سکاها که درقریم امروز مسکن داشتند. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 598، 599، 602 ( «تاورها» ) و رجوع به تاوریذه شود.

تاور. ( اِخ ) فلیکس. خاورشناسی است از مردم چک که در سال 1937 م. ظفرنامه شامی را تصحیح و طبع کرد. رجوع به کتاب از سعدی تا جامی برون ترجمه علی اصغرحکمت ص 204 و 388 شود.

فرهنگ فارسی

خاورشناسی است از مردم چک که در سال ۱۹۳۷ میلادی ظفرنامه شام را تصحیح و طبع کرد .

گویش مازنی

/taaver/ مکان آفتاب گیر - زمین واقع در شیب تند که قابل کشت نباشد & از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزارجریب بهشهر

دانشنامه عمومی

تاور ( به آلمانی: Tauer ) یک شهر در آلمان است که در اشپری - نایسه واقع شده است. [ ۱] تاور ۸۰۴ نفر جمعیت دارد.
عکس تاورعکس تاورعکس تاور
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس