تامین کردن
مترادف تامین کردن: برآورده کردن، پاسخ گو بودن اجابت کردن، برآوردن، آماده کردن، فراهم ساختن، مهیا ساختن، فراهم آوردن، تارک دیدن، تهیه کردن، امن ساختن، ایمن کردن، حفظ کردن، در امان نگه داشتن +
برابر پارسی: برآوردن، برآورده کردن، فراهم کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
تهیه کردن، تولید کردن، رساندن، تامین کردن، تدارک دیدن، دادن به
پوشاندن، جلد کردن، پنهان کردن، تامین کردن، طی کردن، پوشیدن
تامین کردن، حفظ کردن، ضامن دار کردن، محفوظ داشتن تامین کردن
تامین کردن، حراست کردن، امن نگه داشتن، حفظ کردن از
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
فراهم کردن
تهیه کردن