تامپون


معنی انگلیسی:
pad, tampon

لغت نامه دهخدا

تامپون. [ پُن ْ ] ( فرانسوی ، اِ ) مأخوذ از تانپون فرانسه که در فارسی امروز در امور پزشکی متداول شده است و اصل آن گرفتن رخنه ای با چوب و سنگ و آهن و جز اینها است ولی در اصطلاح پزشکی بند آوردن خون و گرفتن رخنه ای با فشار دادن پنبه استریلیزه بر روی زخم است.

فرهنگ فارسی

ماخوذ از تانپون فرانسه که در فارسی امروز در امور پزشکی متداول شده است و اصل آن گرفتن رخنه با چوب و سنگ و آهن و جز اینها است ولی در اصطلاح پزشکی بند آوردن خون و گرفتن رخنه با فشار دادن پنبه استریلیزه بر روی زخم است ٠

فرهنگ عمید

تکۀ کوچکی از پارچه، پنبه، یا اسفنج که برای جلوگیری از خون ریزی، یا جذب ترشحات، داخل حفره های بدن فرو می کنند.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:باغ جهان نما

مترادف ها

tampon (اسم)
تامپون، پنبه قاعدگی

پیشنهاد کاربران

بپرس