تامْسون، ویْرجیْل (۱۸۹۶ـ۱۹۸۹)(Thomson, Virgil)
تامْسون، ویْرجیْل
آهنگ ساز و منتقد امریکایی . موسیقی او به سبب حذف هوشیارانۀ بیان احساس شاخص است ، و نقد او نیز به دلیل واقع بینی قاطع آن ، که هردو در نهایت با فرهنگ موسیقایی رایج امریکا درآمیخته اند. اپرای چهار قدیس در سه پرده (۱۹۲۷ـ۱۹۳۳) با لیبرِتّویی از گرترود استاین، و موسیقی فیلم های گاوآهنی که سرخ پوستان پلاین را شکست داد (۱۹۳۶) و داستان لوئیزیانا (۱۹۴۸) شهرت او را موجب شدند. تامسون پس از تحصیل در فرانسه زیرنظر نادیا بولانژه، ۱۹۲۱ـ۱۹۲۲، در سال های ۱۹۲۳ـ۱۹۲۴ ارگ نواز کینگز چَپِل (نمازخانۀ کینگ) در بوستون شد، و بعد به پاریس بازگشت و سال های ۱۹۲۵ـ۱۹۴۰ را در میان حلقۀ یاران گرترود استاین گذراند. از ۱۹۴۰ نقد موسیقی را در روزنامه ها و گاهنامه های گوناگون امریکایی آغاز کرد و دیدگاه های هوشمندانۀ او شهرتش را به دنبال داشت. در موسیقی بیشترین تأثیر را از ساتی و موسیقی نئوکلاسیک استراوینسکی گرفت . ازجمله آثار اوست: اپرا و صحنه ای مادر همۀ ما (۱۹۴۷، لیبرِتّوها از گرترود استاین )، بایرون (۱۹۷۲)؛ بالۀ ایستگاه بارگیری؛ موسیقی صحنه ای مِدِ آ اثر ائوریپیدِس، هَملِتاثر شکسپیر؛ موسیقی فیلم . ارکستری . دو سمفونی ، دوتانگوی احساساتی ، تکچهره ها، سمفونی برمبنای نغمۀ یک سرود مذهبی (۱۹۴۸)، سوناتا دا کیِزا (سونات کلیسایی ) برای ارکستر. آواز همراه با ارکستر یا هم نوازان خطبۀ خاکسپاری (بوسوئه ) برای تنور و ارکستر؛ ۲ میسا برِویس، سه مزمور برای صداهای زنانه ، پایتخت پایتخت ها (گرترود استاین ) برای کُر مردان و پیانو؛ استابات ماتِر برای سوپرانو و کوارتت زهی،پنج جمله از ترانۀ سلیمان برای سوپرانو و سازهای کوبی . موسیقی مجلسی ۵ تکچهره برای ۴ کلارینت ؛ ۵۰ تکچهره برای ویولن و پیانو.
تامْسون، ویْرجیْل
آهنگ ساز و منتقد امریکایی . موسیقی او به سبب حذف هوشیارانۀ بیان احساس شاخص است ، و نقد او نیز به دلیل واقع بینی قاطع آن ، که هردو در نهایت با فرهنگ موسیقایی رایج امریکا درآمیخته اند. اپرای چهار قدیس در سه پرده (۱۹۲۷ـ۱۹۳۳) با لیبرِتّویی از گرترود استاین، و موسیقی فیلم های گاوآهنی که سرخ پوستان پلاین را شکست داد (۱۹۳۶) و داستان لوئیزیانا (۱۹۴۸) شهرت او را موجب شدند. تامسون پس از تحصیل در فرانسه زیرنظر نادیا بولانژه، ۱۹۲۱ـ۱۹۲۲، در سال های ۱۹۲۳ـ۱۹۲۴ ارگ نواز کینگز چَپِل (نمازخانۀ کینگ) در بوستون شد، و بعد به پاریس بازگشت و سال های ۱۹۲۵ـ۱۹۴۰ را در میان حلقۀ یاران گرترود استاین گذراند. از ۱۹۴۰ نقد موسیقی را در روزنامه ها و گاهنامه های گوناگون امریکایی آغاز کرد و دیدگاه های هوشمندانۀ او شهرتش را به دنبال داشت. در موسیقی بیشترین تأثیر را از ساتی و موسیقی نئوکلاسیک استراوینسکی گرفت . ازجمله آثار اوست: اپرا و صحنه ای مادر همۀ ما (۱۹۴۷، لیبرِتّوها از گرترود استاین )، بایرون (۱۹۷۲)؛ بالۀ ایستگاه بارگیری؛ موسیقی صحنه ای مِدِ آ اثر ائوریپیدِس، هَملِتاثر شکسپیر؛ موسیقی فیلم . ارکستری . دو سمفونی ، دوتانگوی احساساتی ، تکچهره ها، سمفونی برمبنای نغمۀ یک سرود مذهبی (۱۹۴۸)، سوناتا دا کیِزا (سونات کلیسایی ) برای ارکستر. آواز همراه با ارکستر یا هم نوازان خطبۀ خاکسپاری (بوسوئه ) برای تنور و ارکستر؛ ۲ میسا برِویس، سه مزمور برای صداهای زنانه ، پایتخت پایتخت ها (گرترود استاین ) برای کُر مردان و پیانو؛ استابات ماتِر برای سوپرانو و کوارتت زهی،پنج جمله از ترانۀ سلیمان برای سوپرانو و سازهای کوبی . موسیقی مجلسی ۵ تکچهره برای ۴ کلارینت ؛ ۵۰ تکچهره برای ویولن و پیانو.
wikijoo: تامسون،_ویرجیل_(۱۸۹۶ـ۱۹۸۹)