توماس هیگن شخصیتی خیالی در رمان های ماریو پوزو ، پدرخوانده و فرانسیس فورد کاپولا، پدرخوانده ( ۱۹۷۲ ) و پدرخوانده قسمت دوم ( ۱۹۷۴ ) در سال ۱۹۶۹ است. نقش او توسط رابرت دووال در فیلم ها به تصویر کشیده شده است. [ ۱]
هیگن بهترین فرزند پسر دن ویتو کورلئونه است. او یک وکیل واجد شرایط است، او به عنوان مغز متفکر و مشاور ( در گویش سیسیلی : کانسیلیری ) در خانواده عمل می کند. این رمان و فیلم نخست نشان می دهد که او از نژاد آلمانی - ایرلندی است. سانی کورلئونه با تام ۱۱ ساله که پس از فرار از یتیم خانه در خیابان زندگی می کرد، دوست می شود. پدر تام یک الکلی بوده و مادر او از بیماری فوت میکند و تام نیز در کودکی از یک بیماری چشمی رنج میبرد سانی او را در خیابان و در شرف کور شدن پیدا میکند، تام وقتی سانی تام را به خانه آورد و خواستار رابطه برادری با وی شد، خانواده کورلئونه از وی به عنوان یکی از اعضای خانواده استقبال کردند. هیگن، دون ویتو کورلئونه را پدر واقعی خود می داند و همیشه خود را به او مدیون می داند، گرچه ویتو هرگز رسماً او را به فرزندی قبول نمی کرد اما معتقد است که این امر باعث بی احترامی به والدین درگذشته هیگن خواهد بود. هیگن بعد از دانشکده حقوق برای کار در تجارت خانوادگی کورلئونه وارد می شود و تنها موکل او خانواده ی کورلئونه است. هیگن خود را مانند آمریکایی های سیسیلی می داند و مانند فرهنگ و روان آنها صحبت و رفتار می کند. ظاهر وی در اروپای شمالی، اگرچه توجه پنج خانواده را منحرف می کند، اما مزیتی برای شغل وی است. وی بدون اینکه شاهدان بالقوه متوجه او شوند، می تواند در محافل غیر ایتالیایی به سفر و تجارت خانوادگی بپردازد. بقیه ی خانواده های مافیایی سیسیلی خانواده ی کورلئونه را را به دلیل ایرلندی بودن این مشاور ( کانسیلیری ) تحقیر میکنند و در محافل خود خانواده ی کورلئونه را خانواده ی ایرلندی می نامند.
در حالی که هیگن به همه افراد خانواده نزدیک است، او بیشتر از همه به سانی احترام می گذارد و خود را مقصر قتل سانی می داند. هنگامی که ویتو در سال ۱۹۵۴ نیمه بازنشسته می شود و پسر کوچکش مایکل کورلئونه جانشین وی به عنوان رئیس خانواده می شود، مایکل، هیگن را به عنوان نماینده خانواده در لاس وگاس منصوب می کند.
در ابتدا سانی و سپس مایکل ادعا می کنند که هیگن «یک مشاور در زمان جنگ نیست»و به این علت در زمان قدرت گرفتن مایکل کورلئونه شغل او محدود به اداره مشاغل قانونی خانواده میشود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفهیگن بهترین فرزند پسر دن ویتو کورلئونه است. او یک وکیل واجد شرایط است، او به عنوان مغز متفکر و مشاور ( در گویش سیسیلی : کانسیلیری ) در خانواده عمل می کند. این رمان و فیلم نخست نشان می دهد که او از نژاد آلمانی - ایرلندی است. سانی کورلئونه با تام ۱۱ ساله که پس از فرار از یتیم خانه در خیابان زندگی می کرد، دوست می شود. پدر تام یک الکلی بوده و مادر او از بیماری فوت میکند و تام نیز در کودکی از یک بیماری چشمی رنج میبرد سانی او را در خیابان و در شرف کور شدن پیدا میکند، تام وقتی سانی تام را به خانه آورد و خواستار رابطه برادری با وی شد، خانواده کورلئونه از وی به عنوان یکی از اعضای خانواده استقبال کردند. هیگن، دون ویتو کورلئونه را پدر واقعی خود می داند و همیشه خود را به او مدیون می داند، گرچه ویتو هرگز رسماً او را به فرزندی قبول نمی کرد اما معتقد است که این امر باعث بی احترامی به والدین درگذشته هیگن خواهد بود. هیگن بعد از دانشکده حقوق برای کار در تجارت خانوادگی کورلئونه وارد می شود و تنها موکل او خانواده ی کورلئونه است. هیگن خود را مانند آمریکایی های سیسیلی می داند و مانند فرهنگ و روان آنها صحبت و رفتار می کند. ظاهر وی در اروپای شمالی، اگرچه توجه پنج خانواده را منحرف می کند، اما مزیتی برای شغل وی است. وی بدون اینکه شاهدان بالقوه متوجه او شوند، می تواند در محافل غیر ایتالیایی به سفر و تجارت خانوادگی بپردازد. بقیه ی خانواده های مافیایی سیسیلی خانواده ی کورلئونه را را به دلیل ایرلندی بودن این مشاور ( کانسیلیری ) تحقیر میکنند و در محافل خود خانواده ی کورلئونه را خانواده ی ایرلندی می نامند.
در حالی که هیگن به همه افراد خانواده نزدیک است، او بیشتر از همه به سانی احترام می گذارد و خود را مقصر قتل سانی می داند. هنگامی که ویتو در سال ۱۹۵۴ نیمه بازنشسته می شود و پسر کوچکش مایکل کورلئونه جانشین وی به عنوان رئیس خانواده می شود، مایکل، هیگن را به عنوان نماینده خانواده در لاس وگاس منصوب می کند.
در ابتدا سانی و سپس مایکل ادعا می کنند که هیگن «یک مشاور در زمان جنگ نیست»و به این علت در زمان قدرت گرفتن مایکل کورلئونه شغل او محدود به اداره مشاغل قانونی خانواده میشود.
wiki: تام هیگن