حاکم نشین تالش یکی از بخش های حکومتی ایران صفوی ( ۱۷۳۶–۱۵۰۱ میلادی ) در ترکیب ولایت گیلان بود که در سرزمین تالش قرار داشت. شهر آستارا مرکز حاکم نشین تالش در دوره صفویه بود و دودمان مهرانی حاکمان آن بودند. مهرانی ها در فرآیندهای سیاسی و نظامی نیمهٔ دوم سدهٔ پانزدهم و آغاز سدهٔ شانزدهم میلادی حضور فعال داشتند. خویشاوندی دودمان صفوی با مهرانی ها، تأثیر جدی بر آیندهٔ سیاسی و اجتماعی تالش داشت. حضور شیخ صفی و فرزندانش در منطقهٔ تالش، زمینه را برای حمایت تالشان از صفویه فراهم کرده بود. صفویان نیز با تمجید بسیار از کمک های تالشان در تأسیس دولت صفوی، آن ها را در ردیف طوایف قزلباش قرار دادند. شاه اسماعیل یکم بنیان گذار دولت صفوی، مسیر دشواری را پیش از تأسیس پادشاهی پیمود و در جدال دائمی با دشمنان صفویه، ناگزیر از ترک اردبیل در سال ۱۴۹۴ بود. لَلَـه و دو نفر از هفت یار مخصوص او که از سران تالش بودند، وی را به مدت حدود شش سال در شرق گیلان همراهی کردند ولی تداوم اقامت اسماعیل به دلیل تهدیدهای مکرر سلطان الوند ممکن نبود و در این شرایط، نخستین طبقهٔ حاکم که حمایت خود را از رهبر صفویه اعلام نمودند، مهرانی ها بودند. میرزا محمد تالش حاکم آستارا، اسماعیل را اوایل سال ۱۵۰۰ در آستارا جای داد و به خواسته های پادشاهان آق قویونلو و شروان برای تحویل اسماعیل به آنان، پاسخ منفی داد. او پیاده نظام خود را در اختیار اسماعیل قرار داد و خودش پس از تأسیس دولت صفوی، نسبت به شاه اسماعیل و پسرش شاه تهماسب یکم کاملاً وفادار ماند.
... [مشاهده متن کامل]
بایندرخان تالش حاکم مقتدر آستارا در عصر تهماسب یکم بود. بایندرخان و فرزندانش در طول سال های طولانی حکومت موروثی بر تالش، سیستم قدرتمندی را برای گسترش نفوذ خود در گیلان و حتی در دربار پایتخت ایجاد کردند. آن ها توانستند قلمروی تالش را از شمال تا دشت مغان، و از جنوب تا جلگهٔ گیلان امتداد دهند. همچنین گسکر که تا اوایل صفویه زیر نظر حاکم بیه پس اداره می شد، به دستور شاه، زیر نظر حاکم آستارا قرار گرفت. گسترش اقتدار و نفوذ امرای تالش، با وفاداری کامل نسبت به صفویان همراه بود. آن ها هم در جنگ با دشمنان خارجی شرق و غرب ایران، و هم در سرکوبی شورش های حاکمان محلی گیلان، همراهی کامل با خواسته های پادشاهان صفوی داشتند. با این حال، درگیری های گاه به گاه قزلباشان با یکدیگر، تبعات منفی برای تالش در پی داشت. برخلاف ایل های تُرک قزلباش، بدنهٔ اصلی امرای تالش از به قدرت رسیدن شاه اسماعیل دوم در درگیری های جانشینی شاه تهماسب یکم، جانب داری نکردند. همین مسئله موجب تضعیف جایگاه تالشان در میان قزلباشان شد. حمزه خان تالش پسر بایندرخان نیز به شیوه ای مشابه، از به قدرت رسیدن شاه عباس یکم در جریان درگیری های تاج وتخت حمایت نکرد. شاه عباس که قصد تضعیف حاکمان محلی و موروثی گیلان را داشت، برخورد با آن ها را از خان احمد دوم کیایی حاکم بیه پیش آغاز کرد. حمزه خان با پیش بینی نقشه های شاه، نه تنها در سرکوب شرکت نکرد بلکه از امیره سیاوش حاکم گسکر که شوهرخواهرش نیز بود، حمایت کرد. شاه نیز اجازهٔ دخالت در حوزهٔ استحفاظی حاکم آستارا و تعیین حاکم لنکران را به امیرالامرای آذربایجان داد که با مقاومت حمزه خان روبرو شد. بدین ترتیب زمینهٔ برخورد قزلباشان با تالشان در اواسط سال ۱۵۹۲ فراهم شد و کشمکش برای تصاحب قلمروی تالش بین امرای قزلباش آذربایجان و تالشان تا چندین سال ادامه داشت.
... [مشاهده متن کامل]
بایندرخان تالش حاکم مقتدر آستارا در عصر تهماسب یکم بود. بایندرخان و فرزندانش در طول سال های طولانی حکومت موروثی بر تالش، سیستم قدرتمندی را برای گسترش نفوذ خود در گیلان و حتی در دربار پایتخت ایجاد کردند. آن ها توانستند قلمروی تالش را از شمال تا دشت مغان، و از جنوب تا جلگهٔ گیلان امتداد دهند. همچنین گسکر که تا اوایل صفویه زیر نظر حاکم بیه پس اداره می شد، به دستور شاه، زیر نظر حاکم آستارا قرار گرفت. گسترش اقتدار و نفوذ امرای تالش، با وفاداری کامل نسبت به صفویان همراه بود. آن ها هم در جنگ با دشمنان خارجی شرق و غرب ایران، و هم در سرکوبی شورش های حاکمان محلی گیلان، همراهی کامل با خواسته های پادشاهان صفوی داشتند. با این حال، درگیری های گاه به گاه قزلباشان با یکدیگر، تبعات منفی برای تالش در پی داشت. برخلاف ایل های تُرک قزلباش، بدنهٔ اصلی امرای تالش از به قدرت رسیدن شاه اسماعیل دوم در درگیری های جانشینی شاه تهماسب یکم، جانب داری نکردند. همین مسئله موجب تضعیف جایگاه تالشان در میان قزلباشان شد. حمزه خان تالش پسر بایندرخان نیز به شیوه ای مشابه، از به قدرت رسیدن شاه عباس یکم در جریان درگیری های تاج وتخت حمایت نکرد. شاه عباس که قصد تضعیف حاکمان محلی و موروثی گیلان را داشت، برخورد با آن ها را از خان احمد دوم کیایی حاکم بیه پیش آغاز کرد. حمزه خان با پیش بینی نقشه های شاه، نه تنها در سرکوب شرکت نکرد بلکه از امیره سیاوش حاکم گسکر که شوهرخواهرش نیز بود، حمایت کرد. شاه نیز اجازهٔ دخالت در حوزهٔ استحفاظی حاکم آستارا و تعیین حاکم لنکران را به امیرالامرای آذربایجان داد که با مقاومت حمزه خان روبرو شد. بدین ترتیب زمینهٔ برخورد قزلباشان با تالشان در اواسط سال ۱۵۹۲ فراهم شد و کشمکش برای تصاحب قلمروی تالش بین امرای قزلباش آذربایجان و تالشان تا چندین سال ادامه داشت.