تالانک

لغت نامه دهخدا

تالانک. [ ن َ ] ( اِ ) میوه ای است شبیه به شفتالو . ( برهان ). نوعی از شفتالو است. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). تالانه. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( فرهنگ نظام ). فرسک. ( فرهنگ نظام ). شفترنگ. رنگینان. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). زردآلو. ( ناظم الاطباء ). شلیل. رنگینا. شلیر. رجوع به تالانه شود.

فرهنگ فارسی

شلیل، شفترنگ
میوه ایست شبیه به شفتالو نوعی از شفتالو است ٠

فرهنگ معین

(نَ ) (اِ. ) شَلیل .

فرهنگ عمید

= شلیل

پیشنهاد کاربران

بپرس