تالاش

لغت نامه دهخدا

تالاش. ( اِ ) بمعنی جنگ و جدال و غوغا است و از لغات تاتاری است و در اشعار فارسی وارد شده و بصورت تلاش نویسند. ( لسان العجم شعوری ج 1 ص 279 ). || سعی و جستجو، ظاهراً غلط است چرا که در کلام اساتذه و کتب لغت نیامده مگر این که بگوئیم این لفظ ترکی است و در ترکی حرکات را بحروف علت می نویسند پس الف اول بفتح تای فوقانی است ، نوشتن این الف درست باشد و خواندنش نادرست. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). مشغله و تلاش وتفحص. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تلاش شود. || آواز. بانگ. فریاد. غوغا و تالاج. ( ناظم الاطباء ).

گویش مازنی

/taalaash/ تلاش کوشش

پیشنهاد کاربران

بپرس