تالار غذاخوری


معنی انگلیسی:
hall

پیشنهاد کاربران

تالار غذاخوری: سالن غذا خوری, سالن پذیرایی
( ( تالار غذاخوری هتل خلوت بود . پشت میزی دراز ده دوازده زن و مرد ژاپنی نشسته بودند . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص76 . ) )
تالار غذاخوری

بپرس