تالاج

لغت نامه دهخدا

تالاج. ( اِ ) بانگ. ( لسان العجم شعوری ) ( ناظم الاطباء ). فریاد و غوغا.( ناظم الاطباء ). || هنگامه. فتنه. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ص 274 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس