( تاسه آوردن ) تاسه آوردن. [ س َ / س ِ وَ دَ ] ( مص مرکب ) اشتیاق یافتن به شهر و کشور هنگام غربت : چون فراق آن دو نور بی ثبات تاسه آوردت گشادی چشمهات.مولوی.رجوع به تاسه شود.