تاسمه

لغت نامه دهخدا

تاسمه. [ م َ / م ِ ] ( ترکی ، اِ ) این کلمه ترکی است و معرب آن طسمه . چرم خام و دوال چرمی را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). تسمه. || موی شانه کرده که بر فراز پیشانی باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- چرمک خام . ۲- دوال چرمی .

فرهنگ عمید

= تسمه

پیشنهاد کاربران

تسمه. [ ت َ م ِ ] ( ترکی ، اِ ) چرم خام و دوال چرمی باشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) . چرم خام و رشته های دراز چرم و دوال چرمی باشد. ( آنندراج ) . از ترکی تاسمه و معرب آن طسمه. (

بپرس