تازه گردانیدن
لغت نامه دهخدا
- تازه گردانیدن نعمت ؛ تجدید نعمت. ارزانی داشتن آن. نعمت بخشیدن : و از اول نعمتی که خدای تعالی بر من تازه گردانید دوستی پدر و مادر بود. ( کلیله و دمنه ).رجوع به تازه و ترکیبات آن و تازه گشتن شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید