تازه کاری. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) تازه کردن کار باغ و جز آن. ( آنندراج ). نوسازی. تجدید کردن چیزی :کند داغ کهن را تازه کاری عجب فصلیست فصل نوبهاران.باقر کاشی ( از آنندراج ).بیا تا دگر تازه کاری کنیم رخ عیش را غازه کاری کنیم.ظهوری ( ایضاً ).