لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
اماده، جسور، با روح، سرد، خنک، زنده، شیرین، پر رو، خرم، سبز، تر و تازه، تازه، باطراوت، تازه نفس، با نشاط
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تازه دم
کسی که هنوز خسته نشده
تازنفس
کسی که خسته نیست
چاق نفس . . . نفس چاق. . .
کسی که هنوز خسته نشده.