تازه جنگ. [ زَ / زِ ج َ ] ( ص مرکب ) آنکه بتازگی در جنگ درآمده است. جنگ ندیده. جنگ ناآزموده : ای خدا شد بر جوانم کار تنگ دشمنان خونخوار واکبر تازه جنگ.( از شبیه شهادت علی اکبر ).