تازه جانی کردن. [ زَ / زِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) از نو زنده کردن. مجازاً، مهر و محبت بیحد کردن : در تن هر مرده دل ، عیسی صفت از تلطف تازه جانی کرده ای.مجدالدین بن رشید عزیزی ( از لباب ).