تازه بهار

لغت نامه دهخدا

تازه بهار. [ زَ / زِ ب َ ] ( اِ مرکب ) گل از نو شکفته. ( ناظم الاطباء ). || نوبهار. رجوع بهمین کلمه شود. || زمین آرایش یافته از بهار مجدد. ( ناظم الاطباء ). || مجازاً زیباروی و باطراوت را گویند :
ای تازه بهار سخت پدرامی
پیرایه دهر و زیور عصری.
منوچهری.
آنک آن تازه بهار دل من در دل خاک
از سحاب مژه خوناب مطر بگشائید.
خاقانی.
کاین تازه بهار بوستانی
دارد غرضی ز ناتوانی.
نظامی.
گلا و تازه بهارا توئی که عارض تو
طراوت گل و بوی بهار من دارد.
سعدی.
تازه بهارا، ورقت زرد شد.
سعدی.
چون تو بهاردلستان تازه بهار و گلفشان
حیف بود که سایه ای بر سر ما نگستری.
سعدی ( کلیات چ بروخیم ص 278 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- گل نو شکفته . ۲- نو بهار. ۳- زمین آرایش یافته از بهار مجدد. ۴- زیبا روی با طراوت .

فرهنگ معین

( ~. بَ ) (اِمر. ) ۱ - گل نوشکفته . ۲ - نوبهار. ۳ - زمین آرایش یافته از بهار مجدد.

فرهنگ عمید

۱. بهار، نوبهار، بهار تازه رسیده.
۲. گل نوشکفته.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تازه بَهار، روزنامۀ سیاسی ـ ادبی که در مشهد در دو دورۀ جداگانه منتشر می شد.
دورۀ اول، برای مدت کوتاهی (۱۴ ذیحجۀ ۱۳۲۹ - ۲۲ محرم ۱۳۳۰ق/ ۶ دسامبر ۱۹۱۱-۱۲ ژانویۀ ۱۹۱۲م) به مدیریت و سردبیری ملک الشعراء بهار به جای روزنامۀ نوبهار در مشهد انتشار یافت. روزنامۀ نوبهار (ه م) در ۲۴ شوال ۱۳۲۹ به دستور کنسول روس در مشهد، توقیف شد. اندکی بعد، یعنی در ۴ ذیحجۀ همین سال، ملک الشعرا بهار، با انتشار یک روزنامۀ تک برگی با عنوان مقدمه ـ تازه بهار و درج سر مقاله ای به نام «طلیعۀ تازه بهار»، مژدۀ انتشار روزنامۀ جدیدی با عنوان تازه بهار را اعلام داشت.
← ویژگی ها
دورۀ دوم تازه بهار به مدیریت و سردبیری محمد ملک زاده، برادر ملک الشعرای بهار است که از جمادی الاول ۱۳۳۸ق/ ۱۲۹۸ش هفته ای دوبار انتشار یافت.
صدرهاشمی محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، ج۲، ص۹۸، اصفهان، ۱۳۶۴ش.
(۱) آرین پور، یحیی، از صبا تا نیما، تهران، ۱۳۷۲ش.(۲) بیات کاوه و مسعود کوهستانی نژاد، اسناد مطبوعات، ۱۲۸۶-۱۳۲۰ه ش، تهران، ۱۳۷۲ش.(۳) تازه بهار، مشهد، ۱۳۲۹-۱۳۳۰ق، شم ۱- ۹.(۴) صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان، ۱۳۶۴ش.(۵) قاسمی، فرید، پژوهشنامۀ تاریخ مطبوعات ایران، تهران، ۱۳۷۶ش، س ۱، شم ۱.(۶) کهن، گوئل، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، تهران، ۱۳۶۲ش.

پیشنهاد کاربران

بپرس