تازف
لغت نامه دهخدا
تأزف. [ ت َ ءَزْ زُ ] ( ع مص ) کوتاه شدن و نزدیک شدن. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ). نزدیک شدن بیکدیگر. ( تاج المصادر بیهقی ). || تنگ شدن جا. ( از قطر المحیط ). || تنگ سینه شدن مرد. بدخوی شدن مرد. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید