تأزج

لغت نامه دهخدا

تأزج. [ ت َ ءَزْ زُ ] ( ع مص ) درنگی کردن. || بازایستادن از کاری. || پس ماندن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

تازج عربی شده ی ( معرب ) واژه ی تازه پارسی میباشد مانند : برنامج که معرب برنامه هست

بپرس