تاریک جان. ( ص مرکب ) تیره جان. ( آنندراج ). تباه. خراب. تیره ضمیر. سیه دل. ( ناظم الاطباء ). اندوهگین. جان تاریک . گمراه. عاری از صفا و خرد : به آن روشنی خیزد از وی صداکه تاریک جانان شوندش فدا.امیرخسرو ( در تعریف فانوس از آنندراج ).