[ویکی فقه] ارمیا در دوره افول آشوریان و به قدرت رسیدن بابلیان و رقابت آن دو امپراتوری با حکومت مصر می زیسته است. دوره حیات او به دلیل هم زمانی با تبعید یهودیان به بابل، نقطه عطف مهمّی در تاریخ یهود به شمار می رود.
تجزیه کشور یهودیّه به دو بخش شمالی و جنوبی و جنگ های پیاپی میان آن ها و رواج شرک و ستم و بت پرستی میان یهودیان و ضعف و بحران اقتصادی، همگی سبب زوال قدرت و انحطاط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آنان شده و رونق و اقتدار زمان سلیمان را از بین برده بود. در این دوره، شاهد ظهور پیامبران مصلحی هستیم که عمده آموزه های آنان صبغه ای اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی داشت. این پیامبران، در کنار پند مردم، به پیش گویی حوادث اسف بار آینده یهود به صورت عذاب خداوند پرداخته، بدین وسیله، آنان را از عواقب شوم کردارهای شان بیم می دادند. این پیامبران، در عین حال، پس از توبیخ مردم و ابلاغ انذار و عذاب زودرس الهی، آنان را به آینده ای روشن در عصر ظهورِ نجات دهنده ای بزرگ، مژده می دادند. اشعیای نبی سرسلسله این پیامبران به شمار می رود که احتمالا ارمیای نبی نیز با توجّه به فاصله کم تاریخی میان آن دو از او متأثّر بوده است؛ گرچه از نگاه کلامی هر دو پیامبر از یک سرچشمه که همان وحی خداوندی است، اثر پذیرفته اند. اشعیا و ارمیا همواره از همگرایی با مصر در برابر حملات آشوریان و پس از آن ها بابلیان پرهیز داده و به نوعی، بی طرفی در نزاع های امپراتوری های بزرگ همسایه جهت محافظت از اورشلیم سفارش می کردند؛ البتّه این رویکرد آن ها صبغه ای وحیانی و نه صرفاً سیاسی داشت. ارمیا هم زمان با پادشاهی یوشیا به نبوّت می رسد. یوشیا با دست یافتن به نسخه ای مفقود از شریعت موسی ، تصمیم می گیرد در یهودیّه به اصلاحات گسترده مذهبی و فرهنگی و اجتماعی دست زند.
فعالیت های ارمیا
فعّالیّت چشمگیری از ارمیا در این دوره گزارش نشده، جز آن که برخی احتمال داده اند او نیز در جریان اصلاحات با پادشاه همکاری داشته است. برخی نیز ارمیا را فرزند همان حلقیای کاهن دانسته اند که اسفار تورات را یافته و در اختیار یوشیا قرار داده است. گفت و گوها و مناجات های ارمیا با خداوند در آغاز دوره رسالتش به این دوره مربوط می شود که در بخش های نخست سِفْر او گرد آمده است. جانشینان یوشیا با اعتماد به قدرت مصر در برابر خطر بُختُ نُصَّر به سوی امپراتوری غربی گراییده و به شیوه کفرآمیز و ستم گرانه شاهان پیش از یوشیا بازگشتند. فعّالیّت عمده ارمیا در دوره این پادشاهان تا تخریب اورشلیم به دست بُختُ نُصَّر است. او که اخلاق مردم را فاسد و زمامداران را ستمگر و بی سیاست و ملّت را در انحطاط مذهبی و ملّی و ضعف سیاسی می دید، در هر مکان، از خانه خدا تا کوچه و بازار و به هر وسیله و بیان ممکن به اندرز مردم پرداخته، از هجوم بُختُ نُصَّر و تخریب اورشلیم خبر می داد تا آن که تصوّر مزدوری بابل و خیانت به میهن درباره او پدید آمده و از سوی کاهنان، امیران و پیامبران دروغین، مورد آزار فراوان قرار گرفت و تا مرز کشته شدن پیش رفت. او پادشاه و بزرگان یهود و عموم مردم را به دلیل نقض احکام روز شنبه و پرستش رب النّوع خورشید و گناهان دیگر توبیخ می کرد.
لقب ارمیا
پیامبران دروغین از روی فریب در برابر انذارهای او، مردم را به امیدهای نابجا مژده داده، نعمت و آسایش را برای یهودیان در آینده نزدیک پیش بینی می کردند؛ ازاین روی ارمیا، به پیامبر شرّ لقب یافته بود و مردم از او بیزاری جسته، نفرینش می کردند. گریه و اندوه فراوان او بر قومش از وی پیامبری گریان و اندوهناک به نمایش گذاشته است:«کاش که سر من آب بود و چشمانم چشمه اشک ، تا روز و شب بر کشتگان دختر قوم خود می گریستم».
حمله بخت نصر به اورشلیم
...
تجزیه کشور یهودیّه به دو بخش شمالی و جنوبی و جنگ های پیاپی میان آن ها و رواج شرک و ستم و بت پرستی میان یهودیان و ضعف و بحران اقتصادی، همگی سبب زوال قدرت و انحطاط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آنان شده و رونق و اقتدار زمان سلیمان را از بین برده بود. در این دوره، شاهد ظهور پیامبران مصلحی هستیم که عمده آموزه های آنان صبغه ای اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی داشت. این پیامبران، در کنار پند مردم، به پیش گویی حوادث اسف بار آینده یهود به صورت عذاب خداوند پرداخته، بدین وسیله، آنان را از عواقب شوم کردارهای شان بیم می دادند. این پیامبران، در عین حال، پس از توبیخ مردم و ابلاغ انذار و عذاب زودرس الهی، آنان را به آینده ای روشن در عصر ظهورِ نجات دهنده ای بزرگ، مژده می دادند. اشعیای نبی سرسلسله این پیامبران به شمار می رود که احتمالا ارمیای نبی نیز با توجّه به فاصله کم تاریخی میان آن دو از او متأثّر بوده است؛ گرچه از نگاه کلامی هر دو پیامبر از یک سرچشمه که همان وحی خداوندی است، اثر پذیرفته اند. اشعیا و ارمیا همواره از همگرایی با مصر در برابر حملات آشوریان و پس از آن ها بابلیان پرهیز داده و به نوعی، بی طرفی در نزاع های امپراتوری های بزرگ همسایه جهت محافظت از اورشلیم سفارش می کردند؛ البتّه این رویکرد آن ها صبغه ای وحیانی و نه صرفاً سیاسی داشت. ارمیا هم زمان با پادشاهی یوشیا به نبوّت می رسد. یوشیا با دست یافتن به نسخه ای مفقود از شریعت موسی ، تصمیم می گیرد در یهودیّه به اصلاحات گسترده مذهبی و فرهنگی و اجتماعی دست زند.
فعالیت های ارمیا
فعّالیّت چشمگیری از ارمیا در این دوره گزارش نشده، جز آن که برخی احتمال داده اند او نیز در جریان اصلاحات با پادشاه همکاری داشته است. برخی نیز ارمیا را فرزند همان حلقیای کاهن دانسته اند که اسفار تورات را یافته و در اختیار یوشیا قرار داده است. گفت و گوها و مناجات های ارمیا با خداوند در آغاز دوره رسالتش به این دوره مربوط می شود که در بخش های نخست سِفْر او گرد آمده است. جانشینان یوشیا با اعتماد به قدرت مصر در برابر خطر بُختُ نُصَّر به سوی امپراتوری غربی گراییده و به شیوه کفرآمیز و ستم گرانه شاهان پیش از یوشیا بازگشتند. فعّالیّت عمده ارمیا در دوره این پادشاهان تا تخریب اورشلیم به دست بُختُ نُصَّر است. او که اخلاق مردم را فاسد و زمامداران را ستمگر و بی سیاست و ملّت را در انحطاط مذهبی و ملّی و ضعف سیاسی می دید، در هر مکان، از خانه خدا تا کوچه و بازار و به هر وسیله و بیان ممکن به اندرز مردم پرداخته، از هجوم بُختُ نُصَّر و تخریب اورشلیم خبر می داد تا آن که تصوّر مزدوری بابل و خیانت به میهن درباره او پدید آمده و از سوی کاهنان، امیران و پیامبران دروغین، مورد آزار فراوان قرار گرفت و تا مرز کشته شدن پیش رفت. او پادشاه و بزرگان یهود و عموم مردم را به دلیل نقض احکام روز شنبه و پرستش رب النّوع خورشید و گناهان دیگر توبیخ می کرد.
لقب ارمیا
پیامبران دروغین از روی فریب در برابر انذارهای او، مردم را به امیدهای نابجا مژده داده، نعمت و آسایش را برای یهودیان در آینده نزدیک پیش بینی می کردند؛ ازاین روی ارمیا، به پیامبر شرّ لقب یافته بود و مردم از او بیزاری جسته، نفرینش می کردند. گریه و اندوه فراوان او بر قومش از وی پیامبری گریان و اندوهناک به نمایش گذاشته است:«کاش که سر من آب بود و چشمانم چشمه اشک ، تا روز و شب بر کشتگان دختر قوم خود می گریستم».
حمله بخت نصر به اورشلیم
...
wikifeqh: تاریخچه_نبوّت_ارمیا
[ویکی فقه] تاریخچه نبوّت ارمیا. ارمیا در دوره افول آشوریان و به قدرت رسیدن بابلیان و رقابت آن دو امپراتوری با حکومت مصر می زیسته است. دوره حیات او به دلیل هم زمانی با تبعید یهودیان به بابل، نقطه عطف مهمّی در تاریخ یهود به شمار می رود.
تجزیه کشور یهودیّه به دو بخش شمالی و جنوبی و جنگ های پیاپی میان آن ها و رواج شرک و ستم و بت پرستی میان یهودیان و ضعف و بحران اقتصادی، همگی سبب زوال قدرت و انحطاط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آنان شده و رونق و اقتدار زمان سلیمان را از بین برده بود. در این دوره، شاهد ظهور پیامبران مصلحی هستیم که عمده آموزه های آنان صبغه ای اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی داشت. این پیامبران، در کنار پند مردم، به پیش گویی حوادث اسف بار آینده یهود به صورت عذاب خداوند پرداخته، بدین وسیله، آنان را از عواقب شوم کردارهای شان بیم می دادند. این پیامبران، در عین حال، پس از توبیخ مردم و ابلاغ انذار و عذاب زودرس الهی، آنان را به آینده ای روشن در عصر ظهورِ نجات دهنده ای بزرگ، مژده می دادند. اشعیای نبی سرسلسله این پیامبران به شمار می رود که احتمالا ارمیای نبی نیز با توجّه به فاصله کم تاریخی میان آن دو از او متأثّر بوده است؛ گرچه از نگاه کلامی هر دو پیامبر از یک سرچشمه که همان وحی خداوندی است، اثر پذیرفته اند. اشعیا و ارمیا همواره از همگرایی با مصر در برابر حملات آشوریان و پس از آن ها بابلیان پرهیز داده و به نوعی، بی طرفی در نزاع های امپراتوری های بزرگ همسایه جهت محافظت از اورشلیم سفارش می کردند؛ البتّه این رویکرد آن ها صبغه ای وحیانی و نه صرفاً سیاسی داشت. ارمیا هم زمان با پادشاهی یوشیا به نبوّت می رسد. یوشیا با دست یافتن به نسخه ای مفقود از شریعت موسی ، تصمیم می گیرد در یهودیّه به اصلاحات گسترده مذهبی و فرهنگی و اجتماعی دست زند.
تجزیه کشور یهودیّه به دو بخش شمالی و جنوبی و جنگ های پیاپی میان آن ها و رواج شرک و ستم و بت پرستی میان یهودیان و ضعف و بحران اقتصادی، همگی سبب زوال قدرت و انحطاط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آنان شده و رونق و اقتدار زمان سلیمان را از بین برده بود. در این دوره، شاهد ظهور پیامبران مصلحی هستیم که عمده آموزه های آنان صبغه ای اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی داشت. این پیامبران، در کنار پند مردم، به پیش گویی حوادث اسف بار آینده یهود به صورت عذاب خداوند پرداخته، بدین وسیله، آنان را از عواقب شوم کردارهای شان بیم می دادند. این پیامبران، در عین حال، پس از توبیخ مردم و ابلاغ انذار و عذاب زودرس الهی، آنان را به آینده ای روشن در عصر ظهورِ نجات دهنده ای بزرگ، مژده می دادند. اشعیای نبی سرسلسله این پیامبران به شمار می رود که احتمالا ارمیای نبی نیز با توجّه به فاصله کم تاریخی میان آن دو از او متأثّر بوده است؛ گرچه از نگاه کلامی هر دو پیامبر از یک سرچشمه که همان وحی خداوندی است، اثر پذیرفته اند. اشعیا و ارمیا همواره از همگرایی با مصر در برابر حملات آشوریان و پس از آن ها بابلیان پرهیز داده و به نوعی، بی طرفی در نزاع های امپراتوری های بزرگ همسایه جهت محافظت از اورشلیم سفارش می کردند؛ البتّه این رویکرد آن ها صبغه ای وحیانی و نه صرفاً سیاسی داشت. ارمیا هم زمان با پادشاهی یوشیا به نبوّت می رسد. یوشیا با دست یافتن به نسخه ای مفقود از شریعت موسی ، تصمیم می گیرد در یهودیّه به اصلاحات گسترده مذهبی و فرهنگی و اجتماعی دست زند.