تاریخچه فقه و فقهاء

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از مقدمات آشنائی با یک علم این است که شخصیتها و صاحبنظران معروف آن علم که عقائد و آرائشان در آن علم مورد توجه است و همچنین تالیفات و آثار و کتب مهمی که در آن علم نگاشته شده است و مورد استناد و نقل واقع می‏گردد مورد شناسائی قرار گیرد.
علم فقه - یعنی فقه مدون که در آن کتاب تدوین و تالیف شده است و آن کتب هم اکنون نیز موجود است - سابق هزار و صد ساله دارد. یعنی از ۱۱ قرن پیش تا کنون بدون وقفه حوزه‏های تدریسی فقهی برقرار بوده است; استادان، شاگردانی تربیت کرده‏اند و آن شاگردان به نوبه خود شاگردان دیگری تربیت کرده‏اند تا عصر حاضر، و این رابطه استاد و شاگردی قطع نشده است.
البته علوم دیگر مانند فلسفه،منطق، ریاضیات، طب سابقه بیشتری دارند و کتابهایی از زمانهای دورتر در این علوم در دست است، ولی در هیچیک از آن علوم شاید نتوان این چنین حیات متسلسل و متداومی که بدون وقفه و یا ینقطع رابطه استاد و شاگردی در آن محفوظ باشد نشان داد، فرضا هم در علم دیگری وجود داشته باشد منحصر به جهان اسلام است، یعنی تنها در جهان اسلام است که علوم، سابقه حیاتی متسلسل و منظم هزار ساله و بیشتر دارند که وقفه‏ای در بین حاصل نشده است. ما قبلا راجع به تسلسل و تداوم عرفان هم بحث کرده‏ایم.
خوشبختانه یکی از مسائلی که مورد توجه علمای مسلمین بوده است این است که طبقات متسلسل ارباب علوم را مشخص سازند. این کار در درجه اول نسبت به علمای حدیث انجام یافته است و در درجات بعدی برای علمای علوم دیگر. ما کتابهای زیادی به این عنوان داریم، مانند «طبقات الفقهاء» ابو اسحاق شیرازی، «طبقات الاطباء» ابن ابی اصیبعه، «طبقات النحویین‏» و «طبقات الصوفیه‏» ابو عبد الرحمن سلمی.
ولی با کمال تاسف تا آنجا که این بنده اطلاع دارد، آنچه درباره طبقات فقهاء نوشته شده از اهل تسنن و مربوط به آنها است، درباره طبقات فقهاء شیعه تا کنون کتابی نوشته نشده است. لهذا برای کشف طبقات فقهاء شیعه از لابلای کتب تراجم و یا کتب اجازات که مربوط است به طبقات راویان حدیث باید استفاده کرد.
ما در اینجا نمی‏خواهیم طبقات فقهاء شیعه را به تفصیل بیان کنیم، بلکه می‏خواهیم شخصیتهای برجسته و بنام فقهاء را که آراءشان مورد توجه است با ذکر کتابهای فقه ذکر کنیم، ضمنا طبقات فقهاء نیز شناخته می‏شوند.

فقهاء شیعه
تاریخ فقهاء شیعه را از زمان غیبت صغرا (۲۶۰ - ۳۲۰) آغاز می‏کنیم به دو دلیل: یکی اینکه: عصر قبل از غیبت صغرا عصر حضور ائمه اطهار است و در عصر حضور، هر چند فقهاء - و به معنی صحیح کلمه، مجتهدین و ارباب فتوا - که ائمه اطهار آنها را به فتوا دادن تشویق می‏کرده‏اند بوده‏اند، ولی خواه و ناخواه فقهاء به علت‏حضور ائمه اطهار(ع) تحت الشاع بوده‏اند، یعنی مرجعیت آنها در زمینه دست نارسی به ائمه بوده است و مردم حتی الامکان سعی می‏کردند به منبع اصلی دست‏یابند و خود آن فقهاء نیز مشکلات خود را تا حد مقدور و ممکن با توجه به بعد مسافتها و سایر مشکلات، با ائمه اطهار در میان می‏گذاشتند. دیگر اینکه علی الظاهر فقه مدون ما منتهی می‏شود به زمان غیبت صغرا، یعنی تالیف و اثری فقهی قبل از آن دوره از فقهاء شیعه فعلا در دست نداریم یا این بنده اطلاع ندارد.
ولی به هر حال در شیعه نیز فقهاء بزرگی در عصر ائمه اطهار وجود داشته‏اند که با مقایسه با فقهاء معاصر آنها از سایر مذاهب، ارزش آنها معلوم و مشخص می‏شود. «ابن الندیم‏» فن پنجم از مقاله ششم کتاب بسیار نفیس خود را که به نام «فهرست ابن الندیم‏» شهرت و اعتبار جهانی دارد اختصاص داده به «فقهاء الشیعه‏» و در ذیل نامهای آنها از کتابهای آنها در حدیث‏یا فقه یاد می‏کند. درباره حسین بن سعید اهوازی و برادرش می‏گوید: «اوسع اهل زمانهما علما بالفقه و الآثار و المناقب‏». یا درباره علی بن ابراهیم قمی می‏گوید: «من العلماء الفقهاء». و درباره محمد بن حسن بن احمد بن الولید قمی می‏گوید: «و له من الکتب کتاب الجامع فی الفقه‏». ولی ظاهرا کتب فقهیه آنها به این شکل بوده است که در هر بابی احادیثی که آنها را معتبر می‏دانسته‏اند و بر طبق آنها عمل می‏کرده‏اند ذکر می‏کرده‏اند; آن کتابها هم حدیث بود و هم نظر مؤلف کتاب.

نظر محقق حلی
محقق حلی در مقدمه «معتبر» می‏گوید:
«نظر به اینکه فقهاء ما رضوان الله علیهم زیادند و تالیفات فراوان دارند و نقل اقوال همه آنها غیر مقدور است، من به سخن مشهورین به فضل و تحقیق و حسن انتخاب اکتفا کرده‏ام و از کتب این فضلا به آنچه اجتهاد آنها در کتابها هویدا است و مورد اعتماد خودشان بوده است اکتفا کرده‏ام. از جمله کسانی که نقل می‏کنم (از قدمای زمان ائمه) حسن بن محبوب، احمد بن ابی نصر بزنطی، حسین بن سعید (اهوازی)، فضل بن شاذان (نیشابوری)، یونس بن عبد الرحمن، و از متاخران، محمد بن بابویه قمی (شیخ صدوق) و محمد بن یعقوب کلینی، و از اصحاب فتوا علی بن بابویه قمی، اسکافی، ابن ابی عقیل، شیخ مفید، سید مرتضی علم الهدی و شیخ طوسی است...»
محقق با آنکه گروه اول را اهل نظر و اجتهاد و انتخاب می‏داند آنها را به نام اصحاب فتوا یاد نمی‏کند، زیرا کتب آنها در عین اینکه خلاصه اجتهادشان بوده است، به صورت کتاب حدیث و نقل بوده است نه به صورت فتوا. اینک ما بحث‏خود را از مفتیان اولی که در زمان غیبت صغرا بوده‏اند آغاز می‏کنیم:


علی بن بابویه قمی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس