[ویکی فقه] بست نشینی با مفاهیمی چون جِوار ، تحصن و پناهندگی شباهت دارد که عنصر مشترک در آن ها پناه آوردن متهم تحت تعقیب به مکانی خاص است.
نبود قانونی مدون که با نبودِ امکان و فرصت رسیدگی و احقاق حق افراد ملازم بود، سبب رواج بست نشینی گردید، و به دلیل شتاب در اجرای مجازات ها پیش از رسیدگی درست و قانونی به نظر می رسید که بست نشینی تنها راه حل به تأخیر انداختن اجرای حکم باشد. یهودی ها نیز حق بست نشستن و پناه بردن به مکان های مقدس مذهبی را برای قاتلان به رسمیت شناخته بودند. نمونه اعلای آن برای مسلمانان کعبه است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در زمان فتح مکه مسجدالحرام و خانه ابوسفیان را پناهگاه و بست قرار داد.
نمونه تاریخی
در ترجمه السوادالاعظم (ح ۳۷) آمده است که جوانی برای توبه کردن خود را سوراخ کرد و زنجیری در آن افکند و خود را بر ستون بست تا حق تعالی توبه اش را بپذیرد. به نوشته هندوشاه، در دوره خلفای عباسی در رُصافه، آرامگاه های زیبایی وجود داشت که اگر متخلف یا خائفی به آن جا پناه می برد، در امان می ماند. از همین نخستین نمونه ها در دوره اسلام ، اغلب بسته شدن به نقطه ای برای در امان ماندن، با بست نشینی ملازمت پیدا کرد؛ به طوری که بعدها وجود زنجیر در مکان های بست بسیار دیده شده است.
مکان های مخصوص
برای بست نشینی مکان های خاصی وجود داشته است، از جمله زرادخانه ها و اصطبل ها و سرطویله شاه و اعیان بزرگ که گاه نیز تنها رساندن دست بر دُم یا سر اسب های ارباب یا سلطان یا افراد خانواده سلطنتی برای در امان ماندن کافی بود. دلیل انتخاب اصطبل شاه، توجه بسیار به اسبهای اصیل بوده است. به عقیده ایرانیان، هرکس به حرمت پناهگاه اسبی تعرض کند، هیچگاه اسب، وی را در جنگ به پیروزی نمی رساند. جوار توپ ها مانند توپ مروارید و توپخانه ها. دولتخانه یا کاخ شاهی و درِ قصر سلطنتی، خانه علمای دین ، سفارتخانه ها و تلگرافخانه ها، نیز از مکان های بست محسوب می شدند. یک شهر یا سراسر یک محله نیز ممکن بود محل بست باشد، مانند اردبیل در دوره صفویه که دارالامان و بست مقصران بود و سابقه آن به دوره تیمور ( شعبان ۷۳۶ـ شعبان ۸۰۷) می رسید. تیمور در ۸۰۶، مزار شیخ صفی را در اردبیل محل بست و تحصن شناخت. از بالای درِ این آرامگاه زنجیرهای بزرگی آویزان بود و هر محکومی که دستش به این زنجیرها می رسید یا می توانست خود را به درون آرامگاه بیندازد، از آسیب در امان می ماند چنانکه در ۹۸۴، قبل از جلوس شاه اسماعیل دوم صفوی، تعدادی از افراد اِستاجْلو به اردبیل گریختند تا در این آرامگاه بست بنشینند . کربلا نیز پناهگاه و بست بزرگان کشور به حساب می آمد. سراسر مشهد در حدود ۱۲۶۸ـ۱۲۷۷، برای مرتکبان دزدی، اختلاس و حتی ضربه منجر به مرگ بست محسوب می شد، اما برای کسانی که جرائمی بزرگتر مرتکب شده بودند تنها محل امن، حرم امام رضا علیه السلام بود. در اطراف حرم بنایی خارج از صحن مقدس وجود داشت؛ در آن جا نیز زنجیری به علامت بست برای پناهندگان آویخته شده بود. بست های حرم امام رضا علیه السلام، عبارت بود از: بست بالا محله، بست پایین محله و بست طبرسی و بست قبله .
سیر تاریخی
...
نبود قانونی مدون که با نبودِ امکان و فرصت رسیدگی و احقاق حق افراد ملازم بود، سبب رواج بست نشینی گردید، و به دلیل شتاب در اجرای مجازات ها پیش از رسیدگی درست و قانونی به نظر می رسید که بست نشینی تنها راه حل به تأخیر انداختن اجرای حکم باشد. یهودی ها نیز حق بست نشستن و پناه بردن به مکان های مقدس مذهبی را برای قاتلان به رسمیت شناخته بودند. نمونه اعلای آن برای مسلمانان کعبه است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در زمان فتح مکه مسجدالحرام و خانه ابوسفیان را پناهگاه و بست قرار داد.
نمونه تاریخی
در ترجمه السوادالاعظم (ح ۳۷) آمده است که جوانی برای توبه کردن خود را سوراخ کرد و زنجیری در آن افکند و خود را بر ستون بست تا حق تعالی توبه اش را بپذیرد. به نوشته هندوشاه، در دوره خلفای عباسی در رُصافه، آرامگاه های زیبایی وجود داشت که اگر متخلف یا خائفی به آن جا پناه می برد، در امان می ماند. از همین نخستین نمونه ها در دوره اسلام ، اغلب بسته شدن به نقطه ای برای در امان ماندن، با بست نشینی ملازمت پیدا کرد؛ به طوری که بعدها وجود زنجیر در مکان های بست بسیار دیده شده است.
مکان های مخصوص
برای بست نشینی مکان های خاصی وجود داشته است، از جمله زرادخانه ها و اصطبل ها و سرطویله شاه و اعیان بزرگ که گاه نیز تنها رساندن دست بر دُم یا سر اسب های ارباب یا سلطان یا افراد خانواده سلطنتی برای در امان ماندن کافی بود. دلیل انتخاب اصطبل شاه، توجه بسیار به اسبهای اصیل بوده است. به عقیده ایرانیان، هرکس به حرمت پناهگاه اسبی تعرض کند، هیچگاه اسب، وی را در جنگ به پیروزی نمی رساند. جوار توپ ها مانند توپ مروارید و توپخانه ها. دولتخانه یا کاخ شاهی و درِ قصر سلطنتی، خانه علمای دین ، سفارتخانه ها و تلگرافخانه ها، نیز از مکان های بست محسوب می شدند. یک شهر یا سراسر یک محله نیز ممکن بود محل بست باشد، مانند اردبیل در دوره صفویه که دارالامان و بست مقصران بود و سابقه آن به دوره تیمور ( شعبان ۷۳۶ـ شعبان ۸۰۷) می رسید. تیمور در ۸۰۶، مزار شیخ صفی را در اردبیل محل بست و تحصن شناخت. از بالای درِ این آرامگاه زنجیرهای بزرگی آویزان بود و هر محکومی که دستش به این زنجیرها می رسید یا می توانست خود را به درون آرامگاه بیندازد، از آسیب در امان می ماند چنانکه در ۹۸۴، قبل از جلوس شاه اسماعیل دوم صفوی، تعدادی از افراد اِستاجْلو به اردبیل گریختند تا در این آرامگاه بست بنشینند . کربلا نیز پناهگاه و بست بزرگان کشور به حساب می آمد. سراسر مشهد در حدود ۱۲۶۸ـ۱۲۷۷، برای مرتکبان دزدی، اختلاس و حتی ضربه منجر به مرگ بست محسوب می شد، اما برای کسانی که جرائمی بزرگتر مرتکب شده بودند تنها محل امن، حرم امام رضا علیه السلام بود. در اطراف حرم بنایی خارج از صحن مقدس وجود داشت؛ در آن جا نیز زنجیری به علامت بست برای پناهندگان آویخته شده بود. بست های حرم امام رضا علیه السلام، عبارت بود از: بست بالا محله، بست پایین محله و بست طبرسی و بست قبله .
سیر تاریخی
...
wikifeqh: تاریخچه_بست_نشینی