تاریخ کردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
تاریخ کردن: الگو قرار دادن، مبدا تاریخ قرار دادن .
( ( زحل و مشتری سیم مریخ
کرده خاک در ت تاریخ ) ) ( حدیقه، ۲۱۰ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )
( ( زحل و مشتری سیم مریخ
کرده خاک در ت تاریخ ) ) ( حدیقه، ۲۱۰ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )