[ویکی نور] تاریخ فلسفه اسلامی، اثر حسن معلمی، اکبر میرسپاه، علی شیروانی و دیگران، پژوهشی است پیرامون تاریخ فلسفه اسلامی.
کتاب با مقدمهای از ناشر و پیشگفتاری از حسن معلمی آغاز و مطالب در دو بخش، به تحلیل و بررسى مباحث تاریخ تفکر فلسفى اسلامى و فیلسوفان جهان اسلام، اختصاص یافته است.
نوشتار حاضر براى دانش پژوهان دوره کارشناسى ارشد رشته فلسفه و کلام نگارش یافته است.
در پیشگفتار، به موضوع کتاب و نام نویسندگان آن، اشاره شده است.
در بخش اول که بهعنوان مباحث مقدماتی کتاب مطرح گردیده، تاریخ تفکر فلسفی اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به این نکته اشاره شده است که براى مطالعات و تفکرات فلسفى، آغاز مشخصى را نمى توان ذکر کرد؛ بلکه براى آن، همچون دیگر رشته هاى دانش بشرى، ریشه هایى در اعماق تاریخ تفکر انسان می توان یافت. هرگاه انسانى مى زیسته، فکر و اندیشه را بهعنوان یک ویژگى جدایى ناپذیر با خود داشته و هر جا انسانى گام نهاده، تعقل و تفکر را با خود آورده است. از اندیشه هاى نانوشته بشر، اطلاعات متقن و دقیقى در دست نیست، جز آنچه دیرینه شناسان بر اساس آثارى که از حفاریها به دست آمده است، حدس مى زنند. اما اندیشه هاى مکتوب، چه فلسفى و چه غیر آن، از این قافله بسیار عقب مانده و طبعا تا زمان اختراع خط به تأخیر افتاده است. نویسندگان معتقدند اندیشه فلسفى، به همان معنا که از فلسفه اراده مى کنیم، به معناى هستى شناسى و مباحثى از قبیل آغاز و انجام، در ابتداى پیدایش خود توأم با اعتقادات مذهبى است و ازاین رو، می توان گفت: قدیمى ترین افکار فلسفى را باید از میان اندیشه هاى مذهبى جستجو کرد.
به اعتقاد نویسندگان، حدود سیزده قرن است که مسلمانان داراى نوعى خاص از حیات تعقلى هستند که از آن می توان به «حیات فلسفى» تعبیر نمود؛ اما به طور کلى حیات تعقلى مسلمانان، با ظهور اسلام همراه است. قرآن کریم، تکیه فراوانى بر حیات تعقلى داشته و خود پاره اى از استدلالهاى قیاسى و منطقى را به کار برده است. در کلمات مأثوره از پیامبر(ص)، بحثهاى تعقلى دقیق و عمیقى یافت مى شود و متکلمان اسلامى قبل از آنکه کتب فلسفى ترجمه شود، کم وبیش به بحثهاى تعقلى و استدلالى پرداخته اند؛ بنابراین، حیات عقلى مسلمانان، سابقه طولانى ترى دارد که پانزده قرن از آن می گذرد.
کتاب با مقدمهای از ناشر و پیشگفتاری از حسن معلمی آغاز و مطالب در دو بخش، به تحلیل و بررسى مباحث تاریخ تفکر فلسفى اسلامى و فیلسوفان جهان اسلام، اختصاص یافته است.
نوشتار حاضر براى دانش پژوهان دوره کارشناسى ارشد رشته فلسفه و کلام نگارش یافته است.
در پیشگفتار، به موضوع کتاب و نام نویسندگان آن، اشاره شده است.
در بخش اول که بهعنوان مباحث مقدماتی کتاب مطرح گردیده، تاریخ تفکر فلسفی اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به این نکته اشاره شده است که براى مطالعات و تفکرات فلسفى، آغاز مشخصى را نمى توان ذکر کرد؛ بلکه براى آن، همچون دیگر رشته هاى دانش بشرى، ریشه هایى در اعماق تاریخ تفکر انسان می توان یافت. هرگاه انسانى مى زیسته، فکر و اندیشه را بهعنوان یک ویژگى جدایى ناپذیر با خود داشته و هر جا انسانى گام نهاده، تعقل و تفکر را با خود آورده است. از اندیشه هاى نانوشته بشر، اطلاعات متقن و دقیقى در دست نیست، جز آنچه دیرینه شناسان بر اساس آثارى که از حفاریها به دست آمده است، حدس مى زنند. اما اندیشه هاى مکتوب، چه فلسفى و چه غیر آن، از این قافله بسیار عقب مانده و طبعا تا زمان اختراع خط به تأخیر افتاده است. نویسندگان معتقدند اندیشه فلسفى، به همان معنا که از فلسفه اراده مى کنیم، به معناى هستى شناسى و مباحثى از قبیل آغاز و انجام، در ابتداى پیدایش خود توأم با اعتقادات مذهبى است و ازاین رو، می توان گفت: قدیمى ترین افکار فلسفى را باید از میان اندیشه هاى مذهبى جستجو کرد.
به اعتقاد نویسندگان، حدود سیزده قرن است که مسلمانان داراى نوعى خاص از حیات تعقلى هستند که از آن می توان به «حیات فلسفى» تعبیر نمود؛ اما به طور کلى حیات تعقلى مسلمانان، با ظهور اسلام همراه است. قرآن کریم، تکیه فراوانى بر حیات تعقلى داشته و خود پاره اى از استدلالهاى قیاسى و منطقى را به کار برده است. در کلمات مأثوره از پیامبر(ص)، بحثهاى تعقلى دقیق و عمیقى یافت مى شود و متکلمان اسلامى قبل از آنکه کتب فلسفى ترجمه شود، کم وبیش به بحثهاى تعقلى و استدلالى پرداخته اند؛ بنابراین، حیات عقلى مسلمانان، سابقه طولانى ترى دارد که پانزده قرن از آن می گذرد.
wikinoor: تاریخ_فلسفه_اسلامی