[ویکی نور] تاریخ فرق اسلامی از آثار دکتر حسین صابری (متولد 1345ش) است که به صورت مستند و علمی به معرفی فرقه های گوناگون اسلامی شیعه و سنی پرداخته است. کتاب حاضر در دو جلد برای دانشجویان رشته الهیات (ادیان و عرفان) در مقطع کارشناسی تهیه شده است.
در جلد اول این کتاب، یک مقدمه و چهار بخش نگارش شده است: یک- فرقه های نخستین؛ دو- مکتب اعتزال؛ سه- مکتب کلامی اهل سنت و چهار- خوارج. هر یک از بخش های این جلد خود مشتمل بر فصولی است و در مجموع شانزده فصل دارد.
جلد دوم در ضمن هفت فصل تدوین شده است: یک- کلیاتی درباره تشیع؛ دو- کیسانیه؛ سه- زیدیه؛ چهار- اسماعیلیه؛ پنج- اثنی عشریه؛ شش- غالیان و هفت- واقفه.
درباره روش و محتوای کتاب حاضر چند نکته گفتنی است:
مؤلف در مورد پیدایش مرجئه چنین نوشته است: یکی از نخستین پرسش های کلامی که در سده اول رخ نمود پرسش درباره کسانی بود که گناه کبیره ای انجام داده اند. در برابر این پرسش که خود ریشه ای نیز در جهان سیاست داشت و قاعدتاً می بایست طرفهای جنگ صفین و پیکارهای پیشین آن یعنی جمل و همچنین رخدادهای قبلی را ارزیابی و درباره آنها داوری کند خوارج مدعی کفر مرتکبان کبایر شدند. در برابر این اندیشه خوارج، گروهی دیگر از مسلمانان صف آراستند و با تفکیک ایمان از شرایع و احکام و تکالیف اظهار داشتند ایمان مسأله ای قلبی است، و ترک گناه و انجام اعمال دینی بخشی از ماهیت ایمان را تشکیل نمی دهد و در صدق عنوان مسلمان بر باورداشتگان توحید و نبوت دخالتی ندارد تا بتوان به استناد انجام گناه و یا ترک طاعات عنوان مسلمان را از کسی سلب کرد و او را کافر خواند. این اندیشه که در برابر سختگیری های خوارج نماینده نوعی تسامح دینی بود ارجاء نام گرفت و طرفداران آن نیز مرجئه نامیده شدند .
در جلد اول این کتاب، یک مقدمه و چهار بخش نگارش شده است: یک- فرقه های نخستین؛ دو- مکتب اعتزال؛ سه- مکتب کلامی اهل سنت و چهار- خوارج. هر یک از بخش های این جلد خود مشتمل بر فصولی است و در مجموع شانزده فصل دارد.
جلد دوم در ضمن هفت فصل تدوین شده است: یک- کلیاتی درباره تشیع؛ دو- کیسانیه؛ سه- زیدیه؛ چهار- اسماعیلیه؛ پنج- اثنی عشریه؛ شش- غالیان و هفت- واقفه.
درباره روش و محتوای کتاب حاضر چند نکته گفتنی است:
مؤلف در مورد پیدایش مرجئه چنین نوشته است: یکی از نخستین پرسش های کلامی که در سده اول رخ نمود پرسش درباره کسانی بود که گناه کبیره ای انجام داده اند. در برابر این پرسش که خود ریشه ای نیز در جهان سیاست داشت و قاعدتاً می بایست طرفهای جنگ صفین و پیکارهای پیشین آن یعنی جمل و همچنین رخدادهای قبلی را ارزیابی و درباره آنها داوری کند خوارج مدعی کفر مرتکبان کبایر شدند. در برابر این اندیشه خوارج، گروهی دیگر از مسلمانان صف آراستند و با تفکیک ایمان از شرایع و احکام و تکالیف اظهار داشتند ایمان مسأله ای قلبی است، و ترک گناه و انجام اعمال دینی بخشی از ماهیت ایمان را تشکیل نمی دهد و در صدق عنوان مسلمان بر باورداشتگان توحید و نبوت دخالتی ندارد تا بتوان به استناد انجام گناه و یا ترک طاعات عنوان مسلمان را از کسی سلب کرد و او را کافر خواند. این اندیشه که در برابر سختگیری های خوارج نماینده نوعی تسامح دینی بود ارجاء نام گرفت و طرفداران آن نیز مرجئه نامیده شدند .
wikinoor: تاریخ_فرق_اسلامی